فردوسیپور بدون گل طلایی
سایه سنگین اعمال سلیقه بر مصاحبه دکتری
بازار روسیه، اقتصاد ایران، تعلل مدیران
گاف تاریخی پروژه سفارشی مسیح علینژاد
تفاوت قیمت بازار و سایتهای اینترنتی؛ چه کسی ناظر است؟
عقد قرارداد با خودروسازان داخلی برای ساخت ربات صنعتی از سوی متخصصان دانشگاه آزاد اسلامی
در مذاکره با اروپا غافلگیر نشوید
بلایی در همین نزدیکی است
گردان عمار تنگه ابوقریب سینما
از طراحی داربستهای نانوکامپوزیت تا تلاش برای تثبیت ریزگردها
سرمایهگذاری یا سرمایهداری؟
|
تعداد بازدید : 0
ضعف و قوت ۲۰۱۸
فردوسیپور بدون گل طلایی
تعداد بازدید : 42
بدون شک مهمترین برنامه این شبهای تلویزیون «2018» است. برنامهای که هم به خاطر سوژه داغ و هم به خاطر تهیهکننده و مجری معروف و هم به خاطر حاشیههای بیپایانش این شبها سر زبانهاست. 2018 دومین برنامه جدی است که عادل فردوسیپور برای جامجهانی فوتبال تدارکدیده و دستپختش شده طولانیترین و البته مهمترین برنامه این شبهای تلویزیون. اما 2018 چه نقطههای قوتی دارد؟ ضعفهایش کجاست؟ کجا بیراهه را انتخاب کرده و کجا مسیر دقیقی را در پیشگرفته؟ این گزارش را بخوانید. پارتنر فردوسیپور در 2014 رضا جاودانی بود، مجریای که با انرژی متوسط روی آنتن حاضر میشد و در پرشور کردن برنامهای با هیجان جامجهانی خیلی موفق نبود. در 2018 اما محمدرضا احمدی کنار عادل حضور داشت تا از این بابت یک تغییر رو به جلو در برنامه جامجهانی رخ دهد. با این وجود محمدرضا احمدی بیشتر به ابزار تبلیغات تبدیل شده بود و اصل پلاتوهایش هم، ستاره فلان مربع است. ولی در معدود دقایقی که فرصت اجرا پیدا کرده، پرانرژی و مسلط ظاهر شده است و در گفتوگوها هم به خوبی توانسته عادل را همراهی و کمک کند. احمدی هم انرژی کافی را دارد و هم اطلاعات فوتبالیاش خوب است با وجود این ردپای هویت رادیویی احمدی در اجرایش پیداست و در برنامههایی مانند شب بازی ایران- اسپانیا نشان داد که هنوز در جمعوجورکردن التهابات پشت آنتن ضعیف است. یکی از حاشیهسازهای ویژه برنامه 2018 انعکاس اخبار بود. اخبار در 2018 هم از منبعهای غیرمطمئنی تهیه و منتشر میشد، هم اطلاعات غلط در آن وجود داشت و هم مهندسی خاصی درباره برخی اخبار در آن حاکم بود. در هفته دوم اجرای برنامه 2018، رسانه ورزشی «طرفداری» برای اینکه نشان دهد یکی از منابع اصلی اخبار برنامه 2018 است چند خبر نادرست را در کانال تلگرامیاش منتشر کرد و محمدرضا احمدی همان خبرها را بیکم و کاست روی آنتن برد تا گاف بزرگ این برنامه شکل بگیرد. روزهای بعد از این گاف، رسانههای ورزشی فردوسیپور و تیمش را متهم به دزدی خبری کردند و سوال کردند برنامهای که با هزینه میلیاردی روی آنتن رفته چرا اینقدر نامطمئن در ارائه اخبار عمل میکند. حال آنکه بخشی از تیم برنامه 2018، از ورزشینویسان رسانه بودند و پیدا کردن اخبار دسته اول ورزشی هم چندان سخت نیست. شاید یکی از مواردی که قد برنامه 2018 را نسبت به سایر برنامههای ورزشی تلویزیون، بالاتر نگه داشته، دکور چشمنواز آن است. هارمونی رنگهایی که هم برای تایمینگ برنامه مناسب و هم با رنگهای اصلی تبلیغاتی جامجهانی هماهنگ بود و این ترکیب از نورپردازی صحنه، استفاده از تکنولوژیهای واقعیتافزوده و حتی تلویزیونهایی که بخش مهمی از دکور آن بود تشکیل میشد. موشنهای پخش پلیبکها و پاس دادن به پخش و... هم جزء معدود دفعاتی بود که در برنامههای تلویزیونی طراحی شده بود و مخاطب با کات خشک و خالی به دیدن آیتم نمیرفت. هر چه که باشد تیم تولید فردوسیپور طی سالها تولید «نود» و «فوتبال 120» و برنامههای مناسبتی مانند 2018 در ساخت آیتمهای جذاب به بلوغ رسیدهاند و این جزئیات پراهمیت را که اتفاقا بسیار به چشم مخاطب میآید خوب از بر شدهاند. علاوهبر پاسکاریهای مطلوب با محمدحسین میثاقی در روسیه (که بعد از مدتها یکنماینده رسانهای قابل قبول تلویزیونی در مسابقات بینالمللی حضور داشت) و انرژی و هیجان ستودنی او که کاملا مناسب آیتمها و گزارشهای خودش از روسیه بود، کلیپها، پلیبکها و آیتمهای 2018 هم جزء نقاط قوت جدی این برنامه به حساب میآید. آیتمهای تولیدی مفصل که در جای خود احساساتی میشد و بهجا اطلاعات دقیق و گستردهای به مخاطب ارائه میکرد. آیتمها هم متعدد بودند و هم متنوع. تیم برنامه 2018، برای تمام تیمهای جام برنامهریزی جدی کرده و برای همه اینها حداقل دو آیتم جذاب تولید کرده بود و برای چنین کاری ستارههای سینما را هم وارد گود کرده بودند. همینطور واکنشهای سریع خوبی هم داشت و مثلا شبهای بعد از بازیهای ایران، آیتمهای مفصل و مبسوطی هم در تحلیل تکتک بازیکنان و عملکرد تیم و هم در توصیف هنرمندانه لحظات احساساتی بازیها تدارک میدید. ظاهرا دوستان ورزشینویس فردوسیپور هرقدر در انعکاس اخبار خوب عمل نکرده بودند ولی در نگارش متنها و تهیه آیتمهای ورزشی عملکرد خوبی داشتند. ابتکار دیگر این برنامه و میهمانان نامدار تلفنی آن که از کشورهای مختلف از طریق اینترنت میهمان برنامه میشدند، هم در نوع خودش یک حرکت روبهجلو و مبتکرانه در تلویزیون بود. چهرههایی که تقریبا تمامشان در سطح بینالمللی کاملا شناخته شده بودند و اگرچه حضورشان از طریق تصاویر بدکیفیت شبکه اجتماعی «اسکایپ» بود ولی باز هم در نوع خودش، این برنامه را جذاب و دیدنی کرده بود؛ مثلا برنامهای که پیش از بازی بلژیک- فرانسه با حضور اینترنتی «اورس مایر»، داور بازی خاطرهانگیز ایران- آمریکا برگزار شد و اقرار او بر پنالتی نگرفتن در آن بازی ماندگار به نفع ایران و تعریف و تمجیدهای فراوان او از علیرضا فغانی در برنامههای ورزشی تلویزیون ایران، یک اتفاق خاص و پیشرو به حساب میآمد. از غائله عجیب و غریب «پویول» و نیامدنش روی آنتن که بگذریم، شکل انتخاب و هزینهکردهای میهمانهای 2018، یکی از موارد انتقادی این برنامه بود. برنامهای که به خاطر حال و هوا و بینندههای میلیونیاش توان حضور هر میهمانی را روی آنتن دارد. دعوت از میهمانها در 2018 هرچند که درخشان آغاز شد و با علی پروین و حشمت مهاجرانی قسمت اولش را روی آنتن برد ولی هر چه که بیشتر در دل جامجهانی رفتیم، به میهمانهایی تکراری و نهچندان جذاب رسید. فردوسیپور هم در ویژه برنامه قرعهکشی جامجهانی و هم در برنامههای این شبهایش، جواد نکونام را به کرات روی آنتن آورد، امید روانخواه را چندبار دعوت کرد و ایندرحالی بود که چهرههای همتراز این دو بسیار زیاد بودند و میشد در انتخاب میهمانان بسیار بهتر از اینها عمل کرد. البته به نظر میرسد بخش مهمی از این اتفاق، از هوش عادل سرچشمه میگیرد. عادل بعضیاوقات ترجیح میدهد به جای اینکه خود را در مظان اتهام قرار دهد، میهمانانی را دعوت کند که آنها حرف مطلوب عادل را بزنند و این هماهنگی آنقدر پیشتر انجام شده که به حضور چندباره نکونام روی آنتن منجر میشد، نکونامی که قطعا به هماهنگی کامل در اینطور پاسکاریها با عادل رسیده است. عادل خوب میداند که هویت مهدویکیا و فرهاد مجیدی در برنامهای مانند بازی ایران - پرتغال چگونه است ولی آنها را دعوت میکند تا هم فرهاد مجیدی حرفهایش پر از نیشوکنایه باشد و هم مهدویکیا ، سر و شکل یک برنامه ورزشی را به حرفها و روایتهای تلخ تبدیل کند. حرفهایی در دفاع تمام و کمال از فوتبال آلمان و پرزنت عملکرد شخصی خود مهدویکیا در فوتبالی که تیم ملیاش از مرحله گروهی هم بالا نیامد تا همین مطلب، سوژه انتقاد از حرفهای مهدویکیا شود؛ حرفهایی که قطعا مناسب حال و هوای بعد از بازی ایران با پرتغال نبود و مورد نقد بسیاری از بینندههای برنامه واقع شد. با پایان جامجهانی 2018، این سوال مطرح است که گروه ورزش شبکه سه سیما، بهعنوان مهمترین ارگان تهیه برنامههای ورزشی تلویزیون در سالهای اخیر چه اقدام رو به جلویی در کادرسازی و معرفی مجریهای توانمند انجام داده است، چه برنامه پربیننده، چه مجری یا کارشناس محبوب یا کلا چه اقدام خلاقانه جدیدی را رقم زده است. این انتقاد بهطور جدی به مدیران شبکه سه سیما مطرح است که تولید برنامههای فوتبالی، پشت محبوبیت برنامه 90 و فردوسیپور مخفی شده است و عافیتطلبانه به فکر تولید برنامه یا مجری محبوب دیگری نیست. این اتفاق اما در 2018 نیفتاد و فردوسیپور بخش زیادی از گزارشها را بین گزارشگران جوان و جویای نام تقسیم کرد تا این عرصه علاوهبر شاگردان درجه یک عادل مانند میثاقی، اینبار به شاگردان درجه دوی او هم برسد و گزارشگران جوان 2018 هم زیر سایه فردوسیپور و برنامه 2018 بالاخره فرصت گزارش داشته باشند. هرقدر هم که بدانیم انتخاب گزارشگران با هماهنگی گروه ورزش شبکه است ولی کیست که نداند مهره اصلی این انتخابها شخص عادل فردوسیپور است؟ عادل فردوسیپور تهیهکننده بسیار باهوشی است و در سابقه اجرا و گزارشگریاش بارها دیدیم که رندانه افکار عمومی را به سمتی برده که دلش میخواسته است. همانطور که 2006 را با جمله معروف «خداحافظ برانکو، خداحافظ علی دایی» ختم کرد و افکار عمومی را بیش از واقعیت آن روزهای اجتماعی علیه آنها متمرکز کرد. اما اینبار حتی با حفظ ظرافتهای بیشتر و مجموع امکاناتی که صداوسیما در اختیارش گذاشته بود، نتوانست آنچنان کاری کند که میخواست. فردوسیپور یک تهیهکننده مهم و تاثیرگذار است که به واسطه حضور مستمرش در تلویزیون، فضای غالب رسانهای را به شکلی از آن خود کرده است که نقصهایش کمتر محل اشکال قرار میگیرد و همچنان از او بهعنوان برنامهساز شماره یک برنامههای ورزشی یاد میکنند. نگاهی تحلیلی به روند جدید مصاحبه دکتری نشان میدهد عدالت تحصیلی روز بهروز کمرنگتر میشود
سایه سنگین اعمال سلیقه بر مصاحبه دکتری
تعداد بازدید : 70
چند روزی است مصاحبههای پذیرش دکتری در دانشگاهها شروع شده و دانشجویان شانس خود را برای قبولی در دانشگاههای مختلف امتحان میکنند. طی سالهای گذشته حجم داوطلبان متقاضی ورود به دانشگاه از مقطع کارشناسی و ارشد به مقطع دکتری رسیده و این موضوع در کنار تب مدرکگرایی و وضعیت نامناسب اشتغال در کشور از عوامل مهم افزایش داوطلبان ورود به مقطع دکتری است. در آزمون امسال ۱۸۷هزار نفر شرکت کردند و این درحالی است که ظرفیت پذیرش دانشگاهها و موسسات آموزش عالی (به جز دانشگاه آزاد اسلامی) در این دوره حدود ۱۳هزار نفر است. مسائل مختلفی در ذهن داوطلبان ورود به مقطع دکتری وجود دارد؛ اینکه سازوکار امتیازدهی در پذیرش دکتری چیست؟ تا چه حد نظرات اساتید مصاحبهکننده در پذیرش مقطع دکتری تاثیرگذار است؟ آیا گروههای علمی تمایل دارند تا از دانشجویان همان دانشگاه، دانشجوی دکتری پذیرش کنند یا خیر؟ به همین بهانه سراغ جمعی از پذیرفتهشدگان که برای انجام مصاحبه به یکی از دانشگاههای تهران آمده بودند، رفتیم و پای صحبتشان نشستیم. دکتر بشم که چی بشه؟ امروزه با توجه به اوضاع نهچندان مناسب اشتغال در کشور و وضعیت بیکاری فارغالتحصیلان روند تقاضای پذیرش دکتری رشد چشمگیری داشته، هرچند تعداد زیادی از متقاضیان دلیل تقاضای خود برای ورود به مقطع دکتری را افزایش حقوق میدانند اما طبیعتا متقاضی دکتری که انگیزه افزایش حقوق داشته باشد، گزینه مناسبی برای ورود به این مقطع نیست، قطعا انگیزه ورود به این مقطع باید یکی از مراحل گزینش مصاحبه باشد اما به نظر میرسد توجه چندانی به این مهم نمیشود. در مصاحبه با داوطلبان کنکور دکتری انگیزه بیشتر این افراد دستیابی به مراتب شغلی بالاتر و پذیرش بهعنوان اعضای هیاتعلمی دانشگاههاست. یکیدیگر از انتقادات دانشجویان داوطلب مصاحبه دکتری، هزینه جداگانه مصاحبه دانشجویان در دانشگاههای مختلف است و دانشجویان داوطلب برای هر دانشگاهی که در مصاحبه آن شرکت میکنند باید هزینه تعیینشده این دانشگاه را پرداخت کنند، هرچند این انتقاد از سوی دانشجویان باعث شده مسئولان وزارت علوم درجهت حل این موضوع حرکت کنند. مسئولان دانشگاه علامه برای حل این موضوع تلاش بسیاری بهمنظور ایجاد امکانات رفاهی دیگر برای دانشجویان کردند تا حداقل دغدغه دانشجویان در مسائل مالی و رفاهی کاهش یابد. 2 پادشاه در یک گروه دانشکده نگنجد؟! سال گذشته استاد یکی از دانشگاههای تهران در کانال اطلاعرسانی خود با افتخار اعلام کرد که چهار نفر از 6 دانشجوی پذیرفته شده مصاحبه دکتری، دانشجوی او در مقطع کارشناسیارشد همان دانشگاه بودهاند. این تقریبا موضوع جاافتادهای است که دانشگاهها بیشتر مایلند تا دانشجویان همان دانشگاه را برای مقطع دکتری انتخاب کنند. سال گذشته نیز اتفاق جالبی رخ داد؛ ازجمله اینکه نفر اول آزمون دکتری در رشته علوم سیاسی در هیچ دانشگاهی پذیرفته نشد! یاسین دانشجوی دانشگاه علم و صنعت در یکی از گرایشهای فیزیک است. او میگوید سه سال متوالی رتبه یک کنکور دکتری بوده اما دانشگاههای دیگر او را نپذیرفتهاند و دانشجویان خودشان را قبول کردهاند. البته دانشگاههایی نیز هستند که اکثر ظرفیت خود را به دانشجویان دیگر دانشگاهها اختصاص دادهاند. یکی از داوطلبان مصاحبه دکتری نظری بدبینانه دارد و میگوید: «به زبان ساده برخی اساتید دانشگاهها اگر احساس کنند داوطلب دکتری ممکن است در آینده رقیب او شود از پذیرش این دانشجو ممانعت میکنند.» اما یکی دیگر از داوطلبان درقبال این موضوع نظر متفاوتی دارد و میگوید: «اتفاقا اکثر دانشگاهها دانشجویان خودشان را قبول دارند و همانها را میپذیرند.» او ادامه میدهد: «رقیبکشی در موضوع جذب هیاتعلمی موضوعیت دارد و نه در جذب دانشجوی دکتری!» با این حال دکتر غیاثی، مدیر تحصیلات تکمیلی دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است: «جذب مقطع دکتری از تمامی مقاطع قبلی با اهمیتتر است و کسانی که در این مقطع پذیرش میشوند باید کاملا از لحاظ علمی مورد بررسی دقیق قرار گیرند تا نهایت عدالت رعایت شود.» عضو هیاتعلمی گروه آموزش عالی دانشگاه علامه طباطبایی در مورد پذیرش دانشجویان دانشگاه در مقطع دکتری همان دانشگاه میگوید: «نگاه دانشگاه علامه طباطبایی کاملا برعکس است و توانایی دانشجویان را درتمامی زمینهها بررسی کرده و نتیجه میگیرد. بهعنوان مثال بین پذیرفتهشدگان رشته آموزش عالی در دانشگاه علامه طباطبایی در چهار سال گذشته، تنها یک نفر از بین دانشجویان خود دانشگاه علامه طباطبایی است، لذا قبول نشدن رتبههای برتر در دانشگاه علامه به دلیل سوءگیری اساتید نیست بلکه کمیتههای علمی کاملا پرونده متقاضیان را بررسی میکنند.»
آییننامه جذب دکتری در هزارتوی تغییر یکی از فارغالتحصیلان مقطع دکتری توضیحات جالبی درباره تغییرات آییننامه میدهد و میگوید: «بهطور کلی آییننامه جذب دکتری منبعث از دو نگاه کلان است و با تغییر دولتها و به تبع آن تغییر سیاستهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... نحوه ارزیابی دانشجویان برای ورود به مقطع دکتری تغییر کرده است.» او میگوید: «فقط از سال 88 تاکنون سه بار این آییننامه تغییر کرده است. طی سالهای 88 تا 92 با این استدلال که جلوی سلیقهای عمل کردن دانشگاهها گرفته شود، پذیرش دکتری بیشتر متاثر از نمره کنکور بود، بهطوریکه 70 درصد نمره مربوط به کنکور سراسری دکتری بود و 30 درصد باقی مربوط به امتیازات مصاحبه دکتری.» این فارغالتحصیل مقطع دکتری این شیوه را به عدالت نزدیکتر میدانست و میگفت: «در این شیوه نه دانشگاه و نه داوطلب از نمره کنکور اطلاعی نداشتند و صرفا به دانشگاهها و داوطلب اعلام میشد که حائز رتبه کافی شده و به دانشگاهها برای مصاحبه معرفی میشد و درنهایت با ارسال نتیجه مصاحبه به وزارت علوم نمره نهایی تعیین میشد. در این مکانیسم دانشجویان دانشگاههای غیرتهرانی نیز امید داشتند که در دانشگاههای خوب تهران پذیرفته شوند. بعد از تغییر دولت در سال 92 و طرح شعار استقلال دانشگاهها، مکانیسم نمرهدهی پذیرش دکتری کاملا برعکس و اختیار عمل بیشتری به دانشگاهها داده شد، بهطوریکه 70 درصد نمره مربوط به مصاحبه و امتیازات پژوهشی و آموزشی شد و فقط 30 درصد نمره نهایی مربوط به کنکور.»
حال دیگر آش آنقدر شور و انتقادات آنقدر بالا گرفت که درنهایت در سال 97 میزان تقسیم امتیازات برای مصاحبه و کنکور نصف شد و 50 درصد مربوط به مصاحبه و 50 درصد مربوط به نمره کتبی کنکور تغییر پیدا کرد. برخی دانشجویان معتقدند سیستم فعلی با 50 درصدی شدن نمرهدهی، نسبت به چند سال گذشته که نسبت هفتاد سی بود، عادلانهتر شده و امکان سلیقهای عمل کردن دانشگاهها کاهش یافته است، چراکه دانشجویانی وجود دارند که به اصطلاح تستزن خوبی هستند ولی توانایی ارتباطی خوبی ندارند و امکان دارد در جلسه مصاحبه نمره کافی را کسب نکنند اما دانشجویانی هم هستند که از لحاظ امتیازات پژوهشی و تواناییهای ارتباطی افرادی توانا باشند اما نمره بالایی در کنکور کسب نکنند. اما در مقابل عدهای دیگر معتقدند در سازوکار جدید و با افزایش اختیارات دانشگاهها، امکان سلیقهای عمل کردن دانشگاهها بیشتر شده است و نظر مصاحبهکنندگان نقش تاثیرگذاری در قبولی فرد دارد. آنها میگویند درست است که 30 نمره از 100 نمره مصاحبه مربوط به ارزیابی جلسه است اما در 70 نمره دیگر هم نظر مصاحبهکننده تعیینکننده است. زهره یکی از داوطلبان است که در توضیح آییننامه فعلی میگوید: «برای کسب 50 درصد مصاحبههای آزمون دکتری 97 سه قسمت طراحی شده که هر کدام امتیازات خاص خود را دارند، هر چند نظر تیم مصاحبهکننده حرف آخر را در نمرهدهی مشخص میکند، در این نمرهدهی، ۴۰ نمره به سوابق پژوهشی، ۳۰ نمره به سوابق آموزشی و ۳۰ نمره نیز به ارزیابیهای جلسه مصاحبه اختصاص دارد و دانشگاهها موظف هستند نمره معرفیشدگان به مصاحبه دکتری و نمره تعیین شده برای 50 درصد دانشگاه را به سازمان سنجش آموزش کشور ارسال کنند.» او ادامه میدهد: «مثلا در بخش امتیازات پژوهشی، اینطور نیست که صرف داشتن مقالات علمی پژوهشی داخلی یا خارجی مرتبط با رشته تحصیلی یا گواهی ثبت اختراع برای شما امتیازآور باشد، چراکه ممکن است مصاحبهکننده بگوید فلان مرجع یا کنفرانس منتشرکننده مقاله مورد تایید ما نیست و به همین راحتی شما این امتیاز را نمیگیری!.» داوطلب دیگری بحث را ادامه میدهد و میگوید: «در بخش امتیازات آموزشی، کمیته مصاحبهکننده اختیار دارد تا حدود 12 امتیاز به کیفیت دانشگاه محل تحصیل دوره کارشناسی و کارشناسیارشد بدهد. در اینجا یک ناعدالتی که رخ میدهد این است که برخی دانشجویانی که از مهندسی به علوم انسانی تغییر رشته دادهاند شانس بیشتری دارند.» او در چرایی این مساله توضیح میدهد: «در سالهای اخیر بسیار دیدهام که دانشجویان فنی مهندسی که دارای رتبههای خوب در دانشگاههای سطح یک بودهاند، حالا به دلیل نبود شغل یا هرچیز دیگری مثلا از مقطع ارشد به رشته مدیریت تغییررشته دادهاند، در مقابل دانشجویانی که از دوره کارشناسی با علاقه به رشته مدیریت آمدهاند و حالا در دانشگاههای شهرستانهای حتی بزرگ هم بودهاند، شانس بیشتری در کسب این امتیاز دارند. در سالهای قبل که نمره کنکور بیشتر بود دانشجویان خوب دیگر دانشگاههای غیرتهرانی هم امید داشتند تا به دانشگاههای سطح یک بیایند.» با این حال مقامات سازمان سنجش سلیقهای رفتار کردن دانشگاهها در جذب دانشجوی دکتری را فاقد عمومیت دانسته و اظهار دارند برای جلوگیری از این کار، دانشگاهها موظف هستند نحوه ارزیابیهای خود را برای داوطلبان شفافسازی کنند. میزان نمرهدهی به معدل، مقاله و... را نمایش دهند. دکتر غیاثی، مدیر تحصیلات تکمیلی و عضو هیاتعلمی گروه آموزش عالی دانشگاه علامه طباطبایی در مورد جدی بودن مصاحبه دکتری در گفتوگو با «فرهیختگان» میگوید: «برعکس تمامی اظهار نظرات مصاحبه دکتری باید کاملا عدالتمحور و مبتنیبر توانایی دانشجویان باشد و ما در دانشگاه علامه طباطبایی در وهله اول به دنبال حفظ کرامت انسانی دانشجویان و رعایت انصاف هستیم. همه گروههای علمی دارای یک استاندارد از جهت تایم مصاحبه و سوالات هستند و باید در چارچوب شاخصها و استانداردها حرکت کنند. طبیعی است دانشجویانی وجود دارند که نمره علمی خوبی از کنکور کسب کردهاند و تستزن خوبی باشند اما مقطع دکتری بسیار مهم است و ما در این مقطع نیازمند دانشجویانی با سطح تجزیه و تحلیل بالایی هستیم. در 30 نمرهای که به مصاحبه تخصیص داده شده ما به دنبال ویژگیهای شخصیتی مناسب هستیم و افراد را از جهت اینکه چه میزان توانایی دفاع از سابقه خود دارند یا چه میزان به رشته انتخابی خود احاطه دارند، دستهبندی میکنیم.»
«فرهیختگان» بررسی کرد: اگر سهم 0.13 درصدی ایران از بازار روسیه زیاد شود اقتصاد ایران رشد خواهد کرد
بازار روسیه، اقتصاد ایران، تعلل مدیران
تحلیل دکتر ابراهیم متقی: ضرورتهای ژئوپلیتیکی و راهبردی روابط ایران و روسیه
تعداد بازدید : 47
صبح دیروز دکتر علیاکبر ولایتی، مشاور رهبر معظم انقلاب در امور بینالملل در صدر هیاتی عازم روسیه شد. دکتر ولایتی در این سفر حامل پیامهای مهمی به ولادیمیر پوتین است. وجود ذخایر غنی انرژی و معادن، وابستگی بالای صادرات کشور به نفت، وابستگی بالای بودجه عمومی به نفت، خروج شدید سرمایه، تجربه تحریم از سوی آمریکا و غرب (در مناقشه اوکراین)، تجربه رشد اقتصادی پایین و حتی رشد منفی در سالهای 2013 تا 2016 و مسائلی از این دست، اقتصاد روسیه را بسیار به اقتصاد ایران شبیه کرده است. این زمینههای مشترک در مولفههای اقتصادی، فرصتهای سرمایهگذاری و مبادلات تجاری زیادی را برای هر دو طرف ایجاد کرده است که بررسیهای آماری نشان میدهد برخلاف روابط بسیار گسترده و عمیق سیاسی- امنیتی بین تهران و مسکو، میزان مبادلات تجاری و سرمایه گذاریهای مشترک، توسعه چندانی نیافته است. برای مثال در زمینه تجارت خارجی، روسیه در سال 2017 حدود 228 میلیارد دلار انواع کالا از کشورهای مختلف وارد کرده که سهم کالاهای ایرانی از این بازار، فقط 0.13 است که این وضعیت ایران را در رتبه 61 بین صادرکنندگان کالا به روسیه قرار میدهد. همچنین سهم روسیه از بازار وارداتی 54 میلیارد دلاری ایران در سال 96 حدود 1.3 درصد است. علاوهبر فرصتهای گسترده در زمینه مبادلات تجاری دو طرفه، درحال حاضر روسها حتی با وجود خروج آمریکا از برجام، تمایل زیادی برای سرمایهگذاری در بخشهای انرژی، معدن و حملونقل ایران دارند که این موضوعات اهمیت توسعه روابط بین دو کشور را دو چندان میکند. نیازهای متقابل اقتصاد روسیه و ایران روسیه با بیش از 17 میلیون کیلومتر مربع وسعت (10 برابر مساحت ایران)، پهناورترین کشور جهان است که این وسعت، ثروتهای فراوان مادی ازجمله حدود 50 درصد از ذخایر جهانی طلا (معدنی)، 30 درصد از ذخایر الماس جهان، ۱۸ درصد از ذخایر زغالسنگ جهان، ۱۶ درصد از ذخایر سنگآهن جهان، 10 درصد از ذخایر سرب جهان و ۱۰ درصد از ذخایر نیکل جهان و حجم قابلتوجهی از پلاتین، پالادیوم، مس و آلومینیوم جهان را به مردم این کشور داده است. همچنین روسیه با ۱۱۶۳ تریلیون فوت مکعب ذخایر گاز طبیعی رتبه دوم (پس از ایران)، با ۱۵۷ میلیون تن ذخایر زغالسنگ در رتبه دوم و ۸۷ میلیارد بشکه ذخایر نفت در رتبه هشتم جهان قرار دارد. این ثروتهای خدادادی موقعیت ویژه و قدرت اقتصادی و سیاسی عظیمی را در بین کشورهای جهان به روسیه داده است.
سهم بالای نقش دولت در اقتصاد، وابستگی 65 درصدی صادرات به نفت، وابستگی 30 درصد بودجه به نفت، خروج شدید سرمایه (سالانه 25 میلیارد دلار)، تجربه تحریم از سوی آمریکا و غرب بعد از مناقشه اوکراین، تجربه رشد اقتصادی منفی طی سالهای 2013 تا 2016 و مسائلی از این دست نشان میدهد که اقتصاد روسیه شباهتهای بسیاری به اقتصاد ایران دارد. در مورد ایران نیز رفتار سالهای اخیر روسیه نشان میدهد که این کشور بر اساس منافع ملی خود و لحاظ کردن استقلال از غرب و آمریکا، تمایل زیادی برای ارتباطات سیاسی و امنیتی با ایران چه در جبهه مقاومت و چه در سایر زمینههای امنیتی داشته و دارد که با توجه به مخاطرات تحریم برای اقتصاد هر دو کشور و شباهتهای دو اقتصاد به هم، سطح این همکاریها میتواند در زمینه اقتصادی نیز مانند همکاریهای امنیتی افزایش یابد. مخاطرات ناشی از تحریم و معضل ارز نیز موضوعی دیگری است که با عقد پیمان پولی دوجانبه پولی، میتواند روابط اقتصادی هر دو کشور را به هم نزدیکتر کند. درنهایت اقتصاد ایران نیز علاوهبر بازار 54 میلیاردی در زمینه واردات، زمینههای بسیاری را برای سرمایهگذاری در بخشهای معدن، صنعت، حملونقل و کشاورزی برای روسیه فراهم میسازد.
به لحاظ سیاسی نیز کارشناسان بر این امر توافق دارند که آمریکا برای بیرون راندن روسیه از منطقه آسیای مرکزی، نقشههای زیادی طراحی کرده است که اوج این مساله در مناقشه اوکراین خود را نشان داد. همچنین روسیه یکی از پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل، عضو گروه هشت، شورای اروپا، سازمان تجارت جهانی، سازمان همکاری شانگهای و... است که مانند ایران با استقلال کامل از آمریکا و غرب تصمیم میگیرد و مانند ایران هزینه این استقلال را با تحریمهای آمریکا و غرب داده است. همانطور که گفته شد در سال 2017 روسیه به ارزش 228 میلیارد دلار انواع کالا از کشورهای مختلف جهان وارد کرده که این میزان واردات، بازار بسیار گستردهای را در قبال صادرکنندگان قرار داده است. همچنین بر اساس آنچه گفته شد تعداد 85 قلم کالای مورد نیاز بازار روسیه جزء اقلام صادراتی ایران هستند. با این حال بررسی تجارت خارجی بین ایران و روسیه نشان میدهد مجموع تجارت خارجی ایران و روسیه از یک میلیون و 200 هزار دلار در سال 88 به دو میلیارد و 138 میلیون دلار در سال 91 رسیده بود که این میزان در دولت یازدهم و دوازدهم در بهترین حالت خود به یک میلیارد و 763 میلیون دلار در سال 95 و کمتر از یک میلیارد دلار (حدود 990 میلیون دلار) در سال 96 رسیده است. بر این اساس طی سالهای 96-88 حجم صادرات ایران به روسیه در بهترین حالت خود 499 میلیون دلار در سال 91 بوده است که این میزان فقط 1.20 درصد کل صادرات غیرنفتی ایران را شامل میشود. همچنین طی 9 سال اخیر صادرات غیرنفتی ایران به روسیه در هیچ سالی جز سال 91 به بیش از یک درصد نرسیده است و در سال 96 نیز فقط 61.0 درصد (286 میلیون دلار) از کل صادرات غیرنفتی کشور را تشکیل میدهد. حال اگر میزان صادرات ایران به روسیه در سال 96 (حدود 286 میلیون دلار) را با میزان کل واردات روسیه (228 میلیارد دلار) مقایسه کنیم، سهم ایران از بازار روسیه کمتر از 0.13 است که رقم بسیار ناچیزی است. قابل ذکر است این میزان صادرات به روسیه، ایران را در رتبه شصت و یکمینکشور صادرکننده کالا به روسیه قرار میدهد. در زمینه واردات نیز بیشترین میزان واردات ایران از روسیه مربوط به سالهای 91 و 95 با نزدیک به یک میلیون و 600 هزار دلار است که این میزان حدود 3.5 درصد از کل واردات ایران است. در سال 96 نیز ایران 704 هزار دلار کالا از روسیه وارد کرده که این میزان فقط 3.1 درصد نیاز کشور به واردات است. با وجود زمینههای گسترده همکاری و تبادلات در تجارت خارجی و بهرغم روابط امنیتی و سیاسی گسترده بین ایران و روسیه، تجارت خارجی دو کشور توسعه چندانی نداشته است. جذابیت صنعت نفت، معادن و حملونقل ایران برای سرمایهگذاران روسی بر اساس اعلام وزارت راه و شهرسازی در سال 96 دو سند همکاری بین وزارت راه و شهرسازی ایران و مرکز توسعه تجارت روسیه و شرکت بیمه اعتباری روسیه به ارزش سه میلیارد یورو برای تولید مشترک واگن، لوکوموتیو و تجهیزات مورد نیاز شبکه حملونقل ریلی به امضا رسیده است. روسها در سال 2018 اعلام کردهاند که تمایل دارند حدود 50 میلیارد دلار در صنعت نفت ایران سرمایهگذاری کنند که حضور در 12 تفاهمنامه از 19 تفاهمنامه پسابرجام بین ایران و شرکتهای خارجی نشانگر همین مساله است. با این حال در پسابرجام بهرغم حضور روسها در این ۱۹ تفاهمنامه، تاکنون تنها یک قرارداد نهچندان مهم با شرکت زابروژنفت روسیه نهایی و امضا شده است.
در خرداد سال جاری نیز حضور کارشناسان شرکت روسی یوام ام سی هلدینگ (UMMC) در استان یزد و تمایل به سرمایهگذاری در معادن این استان، گواه دیگری از تمایل شرکتهای روسی برای سرمایهگذاری در ایران است که دقیقا پس از خروج آمریکا از برجام انجام شده است. رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و روسیه در گفتوگو با «فرهیختگان» در مورد دستاوردهای همکاری اقتصادی ایران و روسیه میگوید: «بدیهی است که در حوزه مسائل اقتصادی و بهویژه در بخش تجارت، تعیین تعرفههای درست میتواند برای دو کشور مفید باشد.» به گفته هادی تیزهوشتابان، روسیه از جمله کشورهایی است به واسطه برخورداری از امکانات خاص، موقعیت بسیار مناسبی برای حضور ایران در بازارهای این کشور فراهم میکند. یکی از مهمترین این موقعیتها، بازار مواد غذایی روسیه است اگر چه روسیه در تولید گندم، جو و تخم آفتابگردان و مشتقات آن در گروه بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان جهان به شمار میرود، اما در سایر محصولات کشاورزی و صنایع غذایی از جمله گوشت، میوه و صیفی، لبنیات و نوشیدنیها وابسته به واردات است. وی میافزاید: «فعالان اقتصادی ایران در حالی میتوانند بازار مواد غذایی روسیه را در دست بگیرند که دولت زیرساختهای لازم را برای این امر فراهم کند. دولت بهخوبی میداند که امکانات لازم برای افزایش فعالیتهای اقتصادی با روسیه در این کشور فراهم است، تنها اقدام لازم حمایت دولت از فعالان اقتصادی در ایران است.» تیزهوشتابان معتقد است که در مباحث اقتصادی و تجاری، کیفیت و بهای تمام شده کالا شرط اول موفقیت است. در حال حاضر محصولات کشاورزی تولید داخلی از نظر استاندارد و کیفیت برای صادرات در سطح بالایی قرار دارد، اما از لحاظ قیمت تمامشده، محصولات داخلی توان رقابت با سایر کشورها را ندارد و قیمت تمامشده محصولات کشورهای دیگر، غالبا از قیمت تمامشده محصولات کشاورزی ایران کمتر است. به عبارت دیگر، به همان اندازه که بازار روسیه شرایط مناسبی برای حضور تولیدکنندگان ایرانی دارد، به همان اندازه نیز غفلت از آن میتواند موقعیت را برای دیگر رقبا برای قبضه بازار روسیه فراهم کند.» وی تاکید میکند: «اکنون که موقعیت مناسبی فراهم شده تا ایران بتواند روابط اقتصادی خود را با روسیه افزایش دهد، دولت باید زمینه تقویت این همکاری را برای بخش خصوصی فراهم کند. یکی از اقدامات مهمی که دولت باید در این راستا مدنظر قرار دهد، ایجاد شرایط همکاری شفافتر با روسیه است. بهویژه در شرایط جدید تحریمی پیشرو، عملکرد دولت در جهت افزایش همکاریهای اقتصادی تاثیر بسزایی دارد.» رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و روسیه با اشاره به امضای موافقتنامه تجارت ترجیحی ایران و اوراسیا، این موافقتنامه را یک اقدام جامع و کامل در حوزه تجارت میان کشورهای اوراسیا میداند و میگوید: «هدف فعالان اقتصادی در اتاق بازرگانی مشترک ایران و روسیه افزایش حجم صادرات به روسیه است. روسیه نیز در صورت حفظ منافع خود، قطعا از این امر استقبال میکند.»
ابراهیم متقی، استاددانشگاه تهران/ چرا تهران و مسکو در شرایط جدید جهان بیش از گذشته بههم نزدیک میشوند؟ ضرورتهای ژئوپلیتیکی و راهبردی روابط ایران و روسیه ضرورتهای ژئوپلیتیکی محور اصلی کنش سیاسی و سیاست خارجی کشورها را شکل میدهد. ایران در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تلاش کرد تا نقش سازنده و مشارکتجویانه امنیتی در محیط منطقهای و فرامنطقهای ایفا کند. هرگونه نقشیابی راهبردی بهگونهای اجتنابناپذیر تاثیر خود را در حوزه کنش سیاسی و روندهای سیاست خارجی بهجا میگذارد. از آنجایی که محیط منطقهای در شرایط بحران و آشوب قرار دارد، بنابراین طبیعی است که جمهوری اسلامی ایران علاوهبر سازوکارهای مبتنیبر «خودیاری»، از الگوهایی همانند ائتلافسازی نیز استفاده کند. ائتلافسازی در فضای منطقهای و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بخشی از ضرورت مقابله با تهدیدات ژئوپلیتیکی و امنیتی خواهد بود. همکاریهای ایران و روسیه از این جهت اهمیت دارد که هر دو کشور درصدد مقابله با الگوهای یکجانبه و سیاست مبتنیبر هژمونی ایالات متحده آمریکا هستند. ایران و روسیه ازانگیزه لازم برای مقابله با تروریسم تکفیری برخوردار است. همکاریهای ایران و روسیه میتواند زمینه کاهش آثار اجتماعی و اقتصادی تحریمها را فراهم سازد.
هر یک از مولفههای یادشده را میتوان بهعنوان بخشی از ضرورتهای کنشسیاسی و ژئوپلیتیکی ایران در محیط منطقهای و بینالمللی دانست. ائتلافسازی و مشارکت امنیتی با روسیه از این جهت اهمیت دارد که میتواند زمینههای لازم برای تولید قدرت در جهت مقابله با تهدیدات را بهوجود آورد. هرگونه قدرتسازی بخشی از ضرورت مربوط به همکاریهای منطقهای برای رویارویی با کارگزاران و فرآیندهایی است که محیط امنیتی را با چالش روبهرو میسازند. ۱ موازنه تهدید را میتوان بهمنزله یکی از سازوکارهای اصلی امنیتسازی جمهوری اسلامی در شرایط بحران راهبردی در محیط منطقهای دانست. همکاریهای ایران و روسیه در فضای محیطی، بخشی از ضرورتهای مربوط به موازنه تهدید را شکل میدهد. روابط ایران و روسیه در سالهای 18-2015 تحتتاثیر بحرانهای امنیت منطقهای قرار گرفته است. اگرچه روسیه در روند مقابله با داعش و گروههای تکفیری در سوریه با ایران همکاری تاکتیکی دارد اما چنین رویکرد و اقدامی بهعنوان نمادی از همکاریهای طولانیمدت و راهبردی تلقی نمیشود. نقش روسیه در روند امنیتسازی منطقهای ایران بهویژه در روزهای بعد از برجام اهمیت بیشتری پیدا کرده است. کشورهای اروپایی رویکرد نسبتا خنثی در فضای واکنش متقابل نسبت به ایالات متحده ایفا کردهاند. اگرچه کشورهای اروپایی، اقدام دونالد ترامپ برای خروج از برجام را مورد انتقاد قرار دادهاند، اما واقعیت آن است که ایران برای حفظ زیرساختهای اقتصادی خود نیازمند همکاریهای فراگیر و چندجانبه خواهد بود. روسیه میتواند نقش موازنهدهنده روابط ایران و کشورهای گروه 1+4 را در دوران بعد از خروج دونالد ترامپ از برجام فراهم آورد. روسیه نیز به ایران و نقش منطقهای آن نیازمند است. ضرورتهای موازنه تهدید بهمعنای آن است که هر یک از کشورها بتوانند زمینههای لازم برای افزایش قدرت راهبردی خود را از طریق مشارکت فراهم آورند. روسیه نقش موازنهدهندهای را برای حفظ موقعیت ایران در محیط منطقهای ایفا میکند. روسیه از سال 2005 تا زمان تنظیم برنامه جامع اقدام مشترک در قالب توافق هستهای ایران با کشورهای گروه 1+5 از الگوی همکاری همهجانبه با آلمان، آمریکا و سایر کشورهای عضو شورای امنیت پیروی کرده است.
علت اصلی نقشیابی روسیه در کنش تعاملی با ایران را باید در قالب معادله قدرت و تهدید جستوجو کرد. واقعیتهای رفتار قدرتهای بزرگ براساس چگونگی معادله قدرت و نقش ساختاری بازیگران شکل میگیرد. تاریخ روابط بینالملل نشان میدهد که همواره زمینه برای توافق و همکاری قدرتهای بزرگ با یکدیگر وجود داشته است. هرگاه بازیگران اصلی نظامبینالملل با نشانههایی از تضاد و رویارویی روبهرو شوند، در آن شرایط زمینه برای گرایش بهسوی بازیگران پیرامونی بهوجود میآید. واقعیت آن است که نقش بازیگران پیرامونی در سیاست راهبردی قدرتهای بزرگ همانند روسیه تابعی از واقعیتهای ساختاری نظام بینالملل خواهد بود. ضرورتهای ساختاری روابط بینالملل ایجاب میکند که روسیه و ایران نقش مشارکتی و همکاریجویانه موثری را ایفا کنند. چنین نقشی، بخشی از ضرورتهای معادله قدرت و تهدید محسوب میشود. روسیه در زمره آن گروه از بازیگران سیاست بینالملل محسوب میشود که در شکلبندیهای قدرت نظام جهانی میتواند بهعنوان نیروی تاثیرگذار ـ تاثیرپذیر، ایفای نقش کند. اگرچه روسیه و ایالات متحده از پیوندهای راهبردی در چارچوب «شورای همکاری آتلانتیک شمالی» و سایر پیمانهای جهانی برخوردارند، اما این امر بهمفهوم کنش همکاریجویانه بهعنوان متحد راهبردی با ایالات متحده محسوب نمیشود. ۲ روسیه را میتوان در زمره بازیگرانی دانست که از الگوی امنیتسازی منطقهای ایران حمایت کرده است. مقابله آمریکا با داعش نیز تابعی از الگوهای کنشسیاسی روسیه در منطقه محسوب میشود. تجربه روسیه در تحولات سوریه، نقش ایران را در تحولات بینالمللی ارتقا میدهد. ایران یکی از بازیگران جبهه مقاومت است. همکاریهای روسیه و ایران در ارتباط با تحولات سوریه را میتوان بهعنوان نمادی از چندجانبهگرایی منطقهای در مقابله با بازیگران آشوبساز همانند داعش دانست.
روابط ایران و روسیه را میتوان در قالب الگوی تعامل چندجانبه در شرایط بحرانهای منطقهای در سیاست بینالملل دانست. روسیه ترجیح میدهد تا همکاریهای راهبردی خود را با ایالات متحده و سایر قدرتهای بزرگ به انجام رساند. در حالی که روسیه ترجیح میدهد تا همکاریهای دفاعی و تسلیحاتی با ایران را در چارچوب کنش تاکتیکی میداند. در چنین شرایطی، جمهوری اسلامی ایران نیازمند «ائتلافسازی»، «بیطرفسازی راهبردی»، «همکاریهای تاکتیکی» و «موازنهسازی ساختاری» با بازیگرانی همانند روسیه است که دارای رویکرد ژئوپلیتیکی در الگوهای کنش همکاریجویانه یا رقابتی در سطح بینالمللی هستند. 3 یکی از دلایل همکاریهای متقابل ایران و روسیه را میتوان براساس ضرورتهای راهبردی روسیه در سیاست منطقهای و نظام بینالملل دانست. قالبهای تئوریک و راهبردی روسیه در سالهای گذشته با تغییراتی همراه شده بهگونهای که انگیزه کنشگری آن کشور در سیاست بینالملل را فراهم میسازد. افزایش نقش راهبردی روسیه در محیط منطقهای را باید در زمره عواملی دانست که زمینههای اجتماعی برخی از فرآیندهای کنش سیاسی را شکل میدهد. پوتین با جایگزینی مفهوم «چندجانبهگرایی» بهجای مفهوم «نظام چندقطبی» تلاش کرد مولفههای رقابت و همکاری در ایده چندجانبهگرایی را جایگزین عناصر رقابت و تنش در اندیشه نظام چندقطبی کند. در مفهوم چندجانبهگرایی روسیه نقش مثبتی برای خود در مشارکت با شاکله غرب و حتی آمریکا تعریف و خود را شریک ترتیبات راهبردی بینالمللی بهویژه پیرامون مسائل امنیتی میدانست. در مفهوم چندقطبی، روسیه مجبور بود برای حفظ جایگاه و موقعیت خود در نظام بینالملل بهعنوان تکقطبی هزینههای زیادی تقبل کند. همکاری راهبردی روسیه با ایران زمینه تحقق اهداف آن کشور را در سیاست بینالملل فراهم میسازد. چنین روندی نشان میدهد که روسیه به نقش منطقهای و راهبردی ایران نیازمند خواهد بود. بنابراین روند همکاریهای ایران و روسیه در حوزههای امنیتی و راهبردی میتواند آثار خود را در حوزههای اقتصادی نیز منعکس سازد. همکاریهای اقتصادی به معنای افزایش مشارکت سیاسی ایران و روسیه برای مقابله با تهدیداتی است که در فضای عمومی سیاست جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران ایجاد شده است.
در هر دو مفهوم، نظام چندقطبی و چندجانبهگرایی تسلط و تثبیت نظام تکقطبی منافع مسکو را در عرصه بینالمللی با چالش مواجه میکرد. در نگرش ولادیمیر پوتین، روسیه نمیتوانست به مقابله با آمریکا مبادرت کند، در حالی که نشانههایی از چندجانبهگرایی و تلاش برای سازماندهی نظام چندقطبی در تفکر راهبردی روسیه مشاهده میشد. نگرش پوتین و لاوروف در جهت نقد یکجانبهگرایی و حمایت از چندجانبهگرایی راهبردی بود. چندجانبهگرایی مبتنیبر همکاری و احترام متقابل بهعنوان یک ایده مثبت در نظام جهانی عنصر اصلی اندیشه پوتین در این خصوص و موضوع اصلی آن این بود که روسیه به هیچ کشوری بهعنوان منبع تهدید یا دشمن نمینگرد و مایل است مسائل و مشکلات جهانی را با استفاده از سازوکارهای سیاسی مرتفع کرده و در این باب «مبنایی دموکراتیک» ایجاد کند. در تفکر چندجانبهگرایی پوتین، نشانههایی از مشارکت راهبردی با ایران در جهت مقابله با یکجانبهگرایی بینالمللی مشاهده میشد. از سوی دیگر، مقامات روسیه احساس میکردند که ممکن است ایران رویکرد ضدآمریکایی را به حوزه مقابله با روسیه نیز تعمیم دهد. پوتین به ایده «چندجانبهگرایی» بهعنوان یک رویکرد کلان نسبت به محیط خارجی مینگریست، اما پیگیری آن را بهواسطه ملاحظات ژئوراهبردی ازجمله مخالفت با گسترش ناتو به شرق و ایجاد ائتلافهای راهبردی با چین، هند و کشورهای اروپایی ازجمله فرانسه و آلمان بهعنوان سازوکاری برای تامین منافع ملی مفید میدانست. روسیه از این طریق قادر بود از میان متحدان احتمالی، شریک مورد نیاز را برای ارتقای جایگاه خود در عرصه بینالمللی انتخاب کند. 4 همکاری ایران و روسیه بخشی از سیاست قدرت محسوب میشود. در شرایطی که ترامپ از برجام خارج شده، کشورهای اروپایی قادر به تامین نیازهای اقتصادی ایران نبوده و از همه مهمتر اینکه آمریکا از سیاست کنش پرشدت علیه ایران بهره میگیرد، طبیعی است که ایران نیازمند ارتقای نقش راهبردی خود در فضای کنش تعاملی با روسیه خواهد بود. هرگونه کنش تعاملی ایران با روسیه میتواند زمینههای مشارکت تاکتیکی و عملیاتی را برای مقابله با تهدیدات مشترک بهوجود آورد. همکاریهای ایران و روسیه ماهیت منطقهای، تاکتیکی و عملیاتی دارد. چنین نشانههایی از همکاریهای دفاعی و امنیتی را میتوان بهعنوان پاسخی نسبت به تهدیدات فراروی کشورهایی همانند ایران و روسیه دانست. ایران و روسیه گروههای تکفیری و داعش را بهعنوان نیروهای برهمزننده ثبات منطقهای دانسته و تلاش دارند تا شکل جدیدی از روابط همکاریجویانه برای مقابله با تهدید مشترک را در دستور کار قرار دهند.
نتیجه بحرانهای امنیتی میتواند آثار خود را بر روابط کشورها بهجا گذارد. الگوی همکاریهای ایران و روسیه را میتوان بهعنوان بخشی از ضرورتهای موازنه منطقهای دانست. در دورانهای مختلف تاریخی شکلهایی از «موازنه قدرت» و «موازنه تهدید» در روابط ایران و روسیه وجود داشته است. طبعا در چنین فرآیندی نقش سایر کشورهای بزرگ همانند ایالات متحده و کشورهای عضو شورای امنیت در گسترش همکاری، رقابت و تهدید موثر بوده است. اگر روسیه از الگوی موازنه منطقهای بهره نمیگرفت، طبیعی بود که منازعات راهبردی در سوریه و محیط پیرامونی از شدت و گستره بیشتری برخوردار میشد. یکی از دلایل اصلی مشارکت روسیه در بحران سوریه را باید مقابله با نیروهای اسلامگرا با رویکرد تکفیری دانست. چنین نیروهایی که در جمهوریهای آسیایی روسیه ایفای نقش میکنند، تلاش دارند تا مرکزیت خود را از تمامی حوزههای جغرافیایی در نقطه مشخصی متمرکز کنند. چنین رویکردی بهمفهوم آن است که هرگونه اقدام سیاسی و امنیتی روسیه معطوف به کنترل بحرانهایی است که ممکن است در آینده فراروی محیط امنیتی روسیه در جمهوریهای خودمختار آسیایی ظهور یابد. همکاریهای راهبردی ایران و روسیه پاسخی به نیازهای اقتصادی، دفاعی و منطقهای بوده است. در دوران دفاع مقدس، مقامات اتحاد جماهیرشوروی هیچگونه همکاری موثری برای خرید تسلیحاتی ایران به انجام نرساندند. الگوی روابط ایران و اتحاد شوروی در دهه 1980 براساس نشانههایی از تضاد ایدئولوژیک و ژئوپلیتیکی شکل گرفته بود. پایان جنگ سرد، زمینه لازم برای شکلگیری روابط همکاریجویانه محدود در چارچوب خرید تسلیحات را امکانپذیر ساخت. سابقه فعالیت پوتین در نهادهای امنیتی نهتنها باعث شده است تا نخبگان راهبردی روسیه، سیاست خارجی را از دریچه امنیتی بنگرند، بلکه با وارد کردن همراهان و همفکران امنیتی خود از نهادهای یادشده به عرصه تصمیمگیری ملی، وزن این گروه را در فرآیند تدوین سیاست خارجی روسیه نسبت به دیگر افراد و بازیگران موثر در این زمینه بیشتر کنند. افزایش نقش گروههای امنیتگرا منجر به ارتقای موقعیت امنیتی روسیه در سیاست بینالملل شد. گروههای امنیتمحور بر ضرورتهای موازنه قدرت واقفند. آنان تلاش دارند تا زمینههای لازم برای ایفای نقش راهبردی در چارچوب موازنهگرایی بینالمللی را به وجود آورند.
راهبرد امنیتی جدید روسیه متمرکز بر چندجانبهگرایی راهبردی در محیط بینالمللی و همبستگی امنیتی در محیط همجوار بوده است. به عبارت دیگر، واژه «هنجارمند» در این راهبرد بیانگرآن است که پوتین ضمن توجه به محدوده منابع سیاست خارجی و واقعبینی نسبت به کمبود منابع در این حوزه، به این درک رسیده است که اقدام برای ارتقای جایگاه روسیه در شرایط حاضر بینالمللی با درنظر داشتن اصل حفظ وضع موجود صورت گیرد تا زمینههای تقابل بینالمللی فراهم نشود، درغیراین صورت این راهبرد به جای اینکه تامینکننده منافع ملی باشد، منابع محدود، موجود را نیز از بین خواهد برد. در این راهبرد روسیه، سعی دارد هدف آرمانگرایانه تغییر جایگاه خود به سطح یک قدرت بزرگ را با توجه به حفظ وضع موجود در صحنه بینالمللی تنظیم کند. در نتیجه بعد تقابلی اهداف بسیار کم و احتمال موفقیت آن بسیار زیاد است. گاف تاریخی پروژه سفارشی مسیح علینژاد
تعداد بازدید : 116
خودجوش بودن یا برنامهریزی شده بودن یک کنش جنجالی، همواره یکی از سوالاتی بوده که ذهن را به خود درگیر میکند. چندماه پیش در تقاطع خیابان وصال و خیابان انقلاب روی پست برق، روبهروی شیرینی فرانسه، اتفاقی رقم خورد که خیلی سریع و بالاتر از هر خبری در رسانهها بازتاب یافت. این بازتاب رسانهای در کنار واکنشهای گوناگون از سوی مسئولان و منتقدان و البته حامیان باعث شد تا کمپینی که نوظهور نشان میداد با نام دختران خیابان انقلاب خیلی زود به یک موضوع جنجالی در فضای مجازی تبدیل شود. تصاویر ویدا موحد، همان دختری که تقاطع وصال و انقلاب را برای کشف حجاب انتخاب کرده بود بهسرعت تکثیر شد و بعد از چند نمونه اقدام اینچنینی در شهرستانها، شاپرک شجریزاده در قیطریه تهران به کشف حجاب اقدام و تصاویر آن را منتشر کرد. این کمپین که از سوی مسیح علینژاد بهصورت جدی حمایت میشد سعی در تعریفی خودجوشانه داشت، یعنی عدهای بدون وابستگی به شخص یا جریانی خاص اقدام به کشف حجاب کردهاند و این اقدام بدون هیچ برنامه قبلی از خیابان وصال آغاز شد. در حالی که اقدامات شجریزاده، پرده از وصال دیگری برداشت که در ادامه به آن اشاره میکنم. مظلومنمایی در فضای مجازی شاپرک شجریزاده با کشف حجاب در منطقه قیطریه تهران و تهیه عکس و فیلم از این اقدام خود، حمایتش از این ماجرا را استارت زد و در صفحه مجازی خود نیز به تایید و حمایت از چنین اقداماتی مبادرت کرد. بعد از این ماجرا و کار غیرقانونی، شجریزاده به دو سال حبس تعزیری و 18 سال حبس تعلیقی محکوم شد. این محکومیت موضوعی بود تا سمتوسوی فیلمها و پستهای شجریزاده علاوهبر حمایت به مظلومنمایی تغییر کند. او با چهرهای گریان با انتقاد از وضعیت پیشآمده، مدام از حکم در نظر گرفته شده خود میگفت و با این جملات «20 سال، 20 سال خفگی» سعی در مظلومنمایی داشت. اصرار فرقدانی و امتناع شجریزاده بعد از انتشار فیلمها و تصاویر شجریزاده، آتنا فرقدانی، از فعالان و محکومان فتنه 88 نسبت به آنها واکنش نشان داد و ابتدا ذیل پست نادر فتورهچی، از فعالان توئیتری، از شجریزاده خواست تا مکان اقامت فعلیاش را اعلام کند. بعد از بیاعتنایی و پاسخ ندادن شجریزاده، فرقدانی در یک توئیت و پست اینستاگرامی از یک ماجرای تامل برانگیز پرده برداشت و خطاب به شجریزاده نوشت: «اینها که تکلیفشون مشخصه، موندم تو کار خانمی که 18 سال حکم تعلیقی گرفته و دو سال تعزیری و کلی هم ناله و زاری؛ چرا نمیفرماید که بعد از آزادی از زندان که در کاشان دستگیر شده بودن، از ایران رفتن و نزدیک به یک ماهی هست که ایران نیستند؟» اشک تمساح از ینگهدنیا
بعد از این ماجرا و افشای خروج شجریزاده از ایران و اقامت یک ماهه او در آمریکا، مسیح علینژاد، حامی شجریزاده، در صفحه توئیتر خود به نقل از شجریزاده نوشت: «ایران را ترک کردم. بهخاطر فرزندم احساس امنیت نداشتم و...» اما این پاسخ بعد از افشاگری فرقدانی و حضور یکماهه شجریزاده در آمریکا و انتشار فیلمها و تصاویر مختلف از مظلومنماییهایش بود.
این اما پایان انتقادات فرقدانی به شجریزاده نبود. او در صفحه شخصیاش در اینستاگرام نیز به این اتفاق واکنش نشان داد و ضمن حفظ مواضع خود، یک ماه حضور در کشور آمریکا و انتشار فیلمهایی با چشم گریان و مظلومنمایی توسط شاپرک شجریزاده را فریبکاری و تناقض رفتاری با آنچه نشان میداد، میخواند. فرقدانی در ادامه با استناد به گفته شجریزاده مبنیبر اینکه «بیبیسی» از خروج وی از ایران اطلاع داشته، به این رسانه نیز انتقاد کرد و سکوت آنها را توجیهناپذیر دانست. در این بین اظهارنظر رضا خندان نیز جالب توجه بود. همسر نسرین ستوده، وکیل شجریزاده (نسرین ستوده از محکومان فتنه 88 بود که به دلیل اقداماتی علیه امنیت ملی مدتی در اوین بازداشت بوده است) با درج مطلبی در فضای مجازی در حمایت از شجریزاده و همسر خود نوشت: «شاپرک شجریزاده، زن جوانی که با داشتن فرزند خردسال نهتنها خودش مستوجب 20 سال محکومیت میشود بلکه همزمان وکیلش بابت جسارت دفاع از حقوق او راهی زندان میشود.» نادر فتورهچی به این موضوع در صفحه توئیتر خود واکنش نشان داد و نوشت اگر اقامت شجریزاده در خارج از کشور مهم بوده، چرا همسر ستوده به آن اشاره نکرده است و اگر هم مهم نبوده است، چرا پس از افشای مساله توسط فرقدانی، علینژاد و شجریزاده کلیپ توضیح منتشر کردند؟ وصال، قبل از وصال؛ یک سال قبل همهچیز بسته شده بود
نکته قابل توجه دیگر این ماجرا که میتوان از آن بهعنوان تکه آخر پازل کمپین دختران خیابان انقلاب یاد کرد و این ابهام که آیا این کمپین خودجوش بوده یا برنامهریزی شده است را برطرف کرد، کامنتهای علینژاد و شجریزاده زیر پستی است که 43 هفته قبل علینژاد در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده است. تصویر این کامنتها که در صفحه توئیتر فتورهچی هم موجود است بهخوبی ارتباط نزدیک شجریزاده و علینژاد را مدتها قبلتر از ماجرای دختران خیابان انقلاب نشان میدهد و به قول فتورهچی: تردیدها در ارتباط با انحراف ماجرای دختران خیابان انقلاب به یک پروژه هدایت شده توسط باند علینژاد-ستوده را به یقین میرساند. گزارش میدانی «فرهیختگان »
تفاوت قیمت بازار و سایتهای اینترنتی؛ چه کسی ناظر است؟
تعداد بازدید : 22
میگویند این سایت بهطور میانگین، روزانه بیش از ۴۰۰ هزار بازدیدکننده دارد و این روزها به مرجع اصلی قیمت محصولات تبدیل شده است، پاسخ هر سوالی را که درباره یک محصول داشته باشید میتوانید در این سایت و تنها با چند کلیک پیدا کنید، اما در اوضاع اقتصادی این روزها گویا خریداران این سایت کمتر کالایی را سفارش میدهند یا اگر هم بخواهند کالایی را سفارش دهند با پیام عدم موجودی در زیر آن کالا مواجه میشوند. ایده شکلگیری «دیجیکالا» را دو برادر به نامهای حمید و سعید محمدی در سال ۱۳۸۴ ارائه کردند. جالب است بدانید که این دو برادر هر دو عکاسی دیجیتال میکردند و زمانیکه یک دوربین را از بازار جمهوری تهران خریداری کردند و متوجه شدند لنز آن دست دوم است، به این فکر افتادند که سایت فروش کالا را راهاندازی کنند تا مردم بتوانند با اطمینانخاطر خرید خود را انجام دهند. همچنین در طول زمان سعی داشتند قابلیتهای مختلفی از جمله مقایسه چند کالا با هم، حراجهای شگفتانگیز، پیشنهاد وسایل مرتب و... به این سایت اضافه کنند تا صددرصد نیازهای مشتری با چند کلیک برطرف شود. خریدهای اینترنتی هم مزیت دارند، هم معایب؛ ولی میتوان گفت اگر مشتری سایتهای اینترنتی باشید، به نحوی اعتیاد به خرید از این سایتها پیدا میکنید و هر روز و بلکه هر ساعت صفحه سایت را بهروز میکنید تا اقلام جدیدتری را ببینید و از تخفیفات، زودتر از سایرین باخبر شوید. گاهیاوقات «دیجیکالا» هنگ میکند و نمیتوانید چیزی را که در حراجش دیدهاید ثبتکنید و بعد از چندساعت درگیرشدن با ثبت کالا بیخیال میشوید، زمانیکه مجدد به سایت مراجعه میکنید میبینید موجودی کالا تمام شده یا تخفیف آن برداشته شده است. دربعضیمواقع مبلغ تخفیف بسیار چشمگیر است، سرویس قابلمه خارجی بیش از یکمیلیون تخفیف خورده است، چمدانهای خارجی بیش از 700 هزار تومان تخفیف دارد و... اینجا برای مشتری سوال پیش میآید مگر یککالا چند درصد سود دارد که تخفیفهایی بیش از 500 هزار تومان برای آن لحاظ میشود. دربرخیموارد زمانیکه قیمت کالایی که تخفیف شگفتانگیز خورده بسیار زیاد است یا درثانیهای موجودی تمام میشود اصلا نمیتوان باور داشت که به آن سرعت کالایی به فروش برسد (بلکه این ذهنیت ایجاد میشود که میخواهند مشتریان را درگیر سایت کنند و حس رقابتی را برای مشتری ایجاد کنند که فکر کند اگر الان خرید نکند درثانیه موجودی کالا تمام میشود.) یا اینکه اگر قیمت تخفیفخورده کالا را با قیمت قبل از آن مقایسه کنیم میبینیم همانقیمت است و تنها در تخفیف ویژه قیمت اصلی را بیشتر اعلام کردهاند تا با احتساب تخفیف، قیمت کالا به قیمت اصلی خود برسد! بسیاری از مشتریان هم ادعا میکنند که قیمت کالاهای مختلف دیجیکالا نسبت به بازار بسیار بیشتر است و اگر کسی قیمت دستش نباشد سرش کلاه میرود و هیچ راه برگشتی هم ندارد! روایت یک مشتری حدود دوهفته پیش بود که بنا به درخواست یکی از دوستان یک لپتاپ از سایت دیجیکالا خریداری کردم، دوستم به علت ضیق زمانی که داشت میخواست لپتاپ خیلی سریع به دستش برسد، بعد از اینکه سفارش را ثبت و پرداخت کردم نگاهی به صفحه مربوط به ارسال مرسولات انداختم که در آنجا قید شده بود سفارشاتی که از ساعت سه به بعد ثبت شوند روز بعد ارسال خواهند شد، به دلیل عجلهای که داشتم و ندیدن این صفحه در بدو خرید با مرکز تماس دیجیکالا تماس گرفتم، اپراتور تلفن را برداشت و بنده عرض کردم به دلیل عجلهای که دارم میخواهم بدانم این لپتاپ میشود امروز ارسال شود یا خیر؟ که با صدای محکمی گفتند خیر! بنده هم تشکر کردم. حدود دو ساعت بعد تماسی از دیجیکالا گرفته شد که گفتند فردا ساعت سه تا ۶ لپتاپ ارسال میشود، هرچند بهشدت دوستم عجله داشت اما تشکر کردم و فردای آن روز از ساعت سه تا ۶ منتظر ماندیم! اما نیامد که نیامد، با دیجیکالا تماس گرفتیم که صدای ضبطشدهای گفت زمان اداری تمام شده است! با خجالتزدگی تمام با دوستمان ارتباط برقرار کردیم و مساله را گفتیم و خدا را شکر ایشان هم مساله را درک کردند، صبح روز بعد با دیجیکالا تماس گرفتم و از اینکه بدقولی کرده بودند شکایت کردم که پس از چندینبار پاسکاری میان اپراتورها، درآخر اپراتوری گفت مگر در کار خود شما مشکل پیش نمیآید! خب بنده جواب آخر را گرفتم که در دیجیکالا کسی به فکر مشتری و مشتریمداری نیست؛ پس بریم دنبال زندهکردن خریدمان! با کلی صحبت و نصیحت از سوی دوستان دیجیکالایی، گفتند که دستگاه ظرف ۲۴ ساعت آینده ارسال میشود، ازشان درخواست کردم که به هزینه خود من آن لپتاپ را جداگانه ارسال کنند که گفتند نمیشود. دست آخر پس از دو ساعت مکالمه گفتند تا قبل ازساعت چهار امروز ارسال میشود، ساعت چهار هم گذشت و چیزی ارسال نشد! مجددا تماس گرفتم با خستگی تمام، مساله را از ابتدا تعریف کردم چون اپراتوری که قبلا با من حرف زده بود حضور نداشت و اینبار هم گفتند پیگیری میکنیم و تماس میگیریم، ساعت ۶ شد و تماسی گرفته نشد. مجددا تماس گرفتم و همانند بار قبل برای اپراتور جدید مساله را تعریف کردم و گفتند ارسال شده است و نهایتا ساعت 8:30 شب دستگاه به دست من رسید و تنها چیز جالب این خرید این بود که پیک آن شرکت وقتی لپتاپ را تحویل داد، گفت شیرینی ما فراموش نشود! مقایسه قیمتهای اعلامی دیجیکالا در بازار به بازار رفتم و قیمت انواع تلویزیون، دوربین عکاسی، جاروشارژی، گوشی موبایل و... را سوال کردم تا ببینم ادعای مشتریان «دیجیکالا» صحت دارد یا خیر؟ با چرخزدن در بازار میتوان گفت که بهغیر از لوازم بهداشتی، برخی اقلام خوراکی و پوشاک قیمت سایر کالاها بسیار پایینتر از قیمت ارائهشده در سایت دیجیکالا بود که در ادامه تعدادی از این موارد را میتوانید مشاهده کنید:
گوشی موبایل هوآوی مدل (Mate 10 lite)
تلویزیون الایدی سامسونگ 50 اینچ مدل (50 mv 7980)
دوربین 800D شرکت (canon)
چراغ مطالعه مدل DL-105
جاروشارژی پارسخزر مدل shark
آبنبات کولا کاوندیش و هاروی
دستمالمرطوب دست کودک (وی)
دوربین D5300 شرکت (nikon) خرید آنلاین، فریب یا واقعیت؟ اختلاف قیمتها، دیر ارسال کردن کالا و... اتفاقهای جدیدی نیست که از سمت دیجیکالا در حال رخ دادن است و این موارد مربوط به چندمورد نیست و در بازههای مختلف زمانی بارها تکرار شده است. در گفتوگویی که با مغازهداران خیابان جمهوری تهران داشتم، یکی از آنها میگفت: «چندسال است که در این محل دوربین دیجیتال میفروشم و در ابتدا هم با دیجیکالا همکاری میکردم ولی بعد از مدتی دیدم که دیجیکالا به نوعی بیصداقتی میکند و جنسی که از من میخرد را با مبلغی بالاتر در سایت برای مشتریان به نمایش میگذارد! همکاری خود را با دیجیکالا تمام کردم ولی سوالی که هیچوقت پاسخی برایش پیدا نکردم این بود زمانی که شما یککالا مثلا دوربین را خریداری میکنید یکهفته مهلت تست دارید و اگر به هر دلیلی از قیافه دوربین خوشتان نیاید میتوانید دوربین را عودت دهید ولی این دوربین، دوربین دست دوم محسوب میشود، این دوربین دست دوم کجا عرضه میشود؟ براساس شواهدی میگویم که این دوربین دوباره آکبند میشود و بهجای دوربین نو به مشتری دیگری فروخته میشود. » این سیاستها باعث میشود افراد در بحثهای آنلاین، خرید و فروشها و بحثهای بازاریابیهای اینترنتی همیشه دو به شک باشند و به دلیل اینکه زمان این پیگیریها و پرسوجوها را ندارند، وقتی میبینند عدهای هجمه آوردهاند روی سایتی و در حال خرید هستند به دنبالش افراد دیگری هم میروند و بدون اینکه در نظر بگیرند چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است، خریدهایشان را انجام میدهند و وقتی به خودشان میآیند، میبینند که چقدر بیشتر از قیمت موجود در بازار، پرداخت کردهاند و سرشان چه کلاه بزرگی رفته است!
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلخچی در گفتوگو با «فرهیختگان»خبر داد
عقد قرارداد با خودروسازان داخلی برای ساخت ربات صنعتی از سوی متخصصان دانشگاه آزاد اسلامی
تعداد بازدید : 11
مسابقات جهانی ربوکات به مدت چهار روز در کانادا برگزار شد و 400 تیم قدرتمند از کشورهایی چون ایران، آلمان، آمریکا، پرتغال، اتریش، چین، برزیل، هلند، ترکیه، مکزیک، ژاپن، کانادا، سنگاپور و ... در آن حضور داشتند، مسابقهای که در آن تیمهایی از دانشگاه آزاد اسلامی شرکت داشتند و موفقیتهای چشمگیری نیز به دست آوردند. تیم رباتیک واحد ایلخچی ازجمله تیمهای شرکتکننده در این مسابقات است که توانست در لیگ رباتهای انساننمای بزرگسال که سختترین لیگ این مسابقات نیز به شمار میرود، به مقام چهارم برسد؛ تیمی که با ربات انساننمای «آرتین» در مسابقات شرکت کرده بود و توانست ربات کشورهایی چون ژاپن و کرهجنوبی را شکست دهد، از این رو بهسراغ آرش رنجبران، رئیس این واحد دانشگاهی و یکی از اعضای گروه طراحی تیم ربات «آرتین» رفتیم تا از او درباره وضعیت این مسابقات و ربات انساننمایشان بپرسیم. او درباره حضور در مسابقات ربوکاپ کانادا میگوید: «ما تیمی هفتنفره هستیم که متاسفانه تنها پنج نفر از ما توانستند ویزای کانادا را دریافت کرده و در این مسابقات حضور پیدا کنند و از آنجاکه ربوکاپ مهمترین رویداد حوزه رباتیک دنیا محسوب میشود که بهصورت سالیانه برگزار خواهد شد، تمامی دانشگاهها و موسسات فعال در حوزه رباتیک سعی میکنند آخرین دستاوردهای خود را برای شرکت در این مسابقه آماده کرده و به معرض نمایش و رقابت بگذارند.» رنجبران معتقد است: «لیگ رباتهای انساننما سختترین لیگ مسابقات ربوکات تلقی میشود که در سه سطح رباتهای انساننمای سایز کودک، نوجوان و بزرگسال برگزار میشود، البته در کنار این لیگ، لیگهای مختص رباتهای مینیاب، شبیهساز، امداد و نجات و... نیز در این مسابقه برگزار میشود.» رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلخچی به ویژگیهای رباتهای انساننما اشاره میکند و ادامه میدهد: «از آنجاکه این رباتها باید روی دو پای خود حرکت کنند، موضوع حفظ تعادل و کنترل حرکت آنها بسیار مهم است و در مقابل به هر اندازه که قد این رباتها بلندتر باشد، حفظ تعادل آنها نیز با پیچیدگیهای بیشتری همراه خواهد شد، به همین دلیل تعداد دانشگاههایی که توانایی عرضه رباتهای انساننما در سطح بزرگسال را دارند در کل دنیا بسیار محدود است، بهگونهای که امسال در مسابقات ربوکاپ کانادا و در این لیگ تنها هشت تیم از کشورهای ژاپن، کرهجنوبی، آلمان، تایوان، تایلند و ایران شرکت کردند که ربات «آرتین» ما موفق شد از مرحله گروهی و حذفی با شکست رباتهای کشورهای ژاپن و کرهجنوبی صعود کرده و وارد مرحله یکچهارم نهایی شود و درنهایت نیز توانستیم مقام چهارم را در این مسابقات به دست آوریم.» او به کسب مقام در سالهای گذشته اشاره میکند و میگوید: «ما پیشتر در سالهای 2016 در آلمان و 2017 در ژاپن نیز مقام سوم را کسب کرده بودیم و امسال نیز در مسابقات ایران و اپن بهعنوان برترین تیم فنی در لیگ رباتهای انساننما انتخاب شدیم و در خردادماه نیز در مسابقات جهانی ربوکاپ به مقام چهارم رسیدیم.» رنجبران درباره تیم سازنده این ربات اینگونه گفت: «تیم هفتنفره ما شامل متخصصان حوزه کامپیوتر چه نرمافزار و چه سختافزار، حوزه الکترونیک و مکانیک است که علاوهبر بنده، افرادی چون معصومه جعفری، وحید علیزاده، فرید مهدوی، غفور علیپور، عباسزاده وسعید سعیدوند در تیم حضور دارند.» رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلخچی درباره عمر «آرتین» میگوید: «این ربات عمری 10 ساله دارد، ولی از آن زمان تا الان ورژن این ربات بهروز شده است و امسال ورژن چهارم ربات را در مسابقات عرضه کرده بودیم. همچنین این ربات از نوع 20 درجه آزادی است و تمام مفاصل انسان روی آن بازسازی شده و حرکت آن، حرکات واقعی انسان است. همچنین این ربات توانایی بینایی دارد و از آنجاکه میتواند موقعیت را تحلیل کرده و براساس آن تصمیم بگیرد، رباتی کاملا خودتصمیمگیر محسوب میشود و پیادهسازی چنین رفتاری از سوی ربات برای بازی در فوتبال که توانایی کامل انسان را میطلبد، باعث شده «آرتین» جزء معدود رباتهایی از این حیث در سطح دنیا قرار بگیرد.» او درباره بهرهگیری از توانایی تیم ربات «آرتین» در حوزههای دیگر میگوید: «ما با داشتن سابقه و دانش فنی توانستیم حدود یکسالونیم پیش با گروه خودروسازی سایپا قراردادی را برای ساخت ربات صنعتی برای استفاده در صنعت ترمرسازی این شرکت منعقد کنیم که کار طراحی ربات نیز به پایان رسیده و به احتمال زیاد یکسالو نیم دیگر مراحل ساخت آن نیز تمام خواهد شد؛ این قرارداد در حالی بسته شده که رباتهای صنعتی از لحاظ دانش فنی در جایگاه پایینتری از رباتهای انساننما قرار دارند؛ با این حال تیم ساخت این ربات صنعتی نیز شامل متخصصان حوزه مکانیک، الکترونیک و کامپیوتر است که برای تولید آن نیازمند حمایت مسئولان هستیم؛ چراکه تولید این ربات کار جدیدی در کشور محسوب میشود.» رنجبران درباره ارتباط صنعت و دانشگاه نیز ادامه میدهد: «این موضوع در ایران نیازمند بسترسازی جدی است؛ چراکه هم صنعت اعتماد پایینی به دانشگاهها دارد و هم دانشگاهها توانایی ارتباط موثر با صنایع را ندارند؛ از این رو باید سازوکاری برای تسهیل ارتباط میان این دو فراهم شود که بخشی از آن مربوط به حمایتهای پژوهشی دولت است. بهعبارت دیگر از آنجاکه صنایع اعتمادی به دانشگاهها ندارند ممکن است در صورت عقد قراردادی میان آنها، صنایع حاضر نباشند کل بودجه را تامین کنند، از این رو باید بخشی برای حمایت از کار تا مراحل پایانی وجود داشته باشد.» رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلخچی در همین زمینه میافزاید: «بخش دیگر نیز به بحث توانایی دانشگاهها بازمیگردد؛ چراکه ما باید بتوانیم تواناییهای موجود در دانشگاهها را بهدرستی به صنایع کشور عرضه کنیم و از سوی دیگر مشکلات و نیازهای آنها را نیز بهدرستی شناسایی کرده و برای آن راهکار ارائه دهیم تا از این طریق بهتدریج اعتماد صنایع به دانشگاههای کشور جلب شود و این مهم نیز زمانی محقق خواهد شد که ارتباط موثر و مستمری بین این دو وجود داشته باشد. همچنین باید بخشی از زمان اساتید صرف بررسی و شناسایی مشکلات صنایع و ارائه راهکار برای حل آنها شود، در حالی که از سوی سیستم آموزشی کشور برنامه مشخصی برای این مساله در نظر گرفته نشده است.»
او درباره درآمدهای غیرشهریهای این واحد دانشگاهی نیز اینگونه گفت: «بخش عمده درآمدهای غیرشهریهای دانشگاه واحد ایلخچی از طریق فعالیتهای دانشبنیان است، با این حال با در اختیار گذاشتن امکانات و تجهیزات دانشگاه به سایر دستگاهها و برگزاری دورههای مختلف مختص غیردانشجویان نیز درآمدهایی را کسب میکنیم؛ با این حال بیشتر درآمد ما از طریق فعالیتهای دانشبنیان که همان حوزه رباتیک است به دست میآید که نمونه آن نیز عقد قرارداد با شرکت سایپاست.» به بهانه اظهارات اسحاق جهانگیری درمورد خروج آمریکا از برجام که دولت آن را پیشبینی نکرده بود
در مذاکره با اروپا غافلگیر نشوید
تعداد بازدید : 29
اسحاق جهانگیری که یکی دو روز گذشته را در اصفهان سپری کرده است، اظهارات قابلتاملی داشته که حالا به تیتر بسیاری از رسانهها تبدیل شده است. او در سخنانی در اصفهان اظهار میکند که دولت انتظار خروج آمریکا از برجام را نداشته و فکر این را نمیکرده که رئیسجمهور این کشور دست به چنین اقدامی بزند. او میگوید که با این اقدام آمریکا دولت غافلگیر شده است و حالا نیاز به تدبیری موثر برای اداره کشور وجود دارد. ایراد مهمی که بسیاری از کارشناسان از همان سال 94 و بعد از انتشار متن توافق ایران و گروه کشورهای 1+5 میگرفتند و با استناد به آن میگفتند که برجام به عبارت عامیانه تق و لق نوشته شده، این بود که مبنای حقوقی قابلتوجهی برای اجبار ایالاتمتحده و دیگر کشورها به انجام تعهداتشان در برجام درنظر گرفته نشده است؛ ایرادی که البته خیلیها پا را فراتر گذاشته و میگفتند که حتی تضمین مناسب حقوقی و حتی سیاسی برای پایبندی به حضور در برجام گرفته نشده و اصلا معلوم نیست که ایالات متحده با اوباما یا ترامپ در برجام باقی بماند. این ایراد کارشناسی البته در زمان مذاکرات و انعقاد برجام هم مطرح و مداوم بیان میشد که توافق خوبی است که تضمینهای لازم را از کشوری مانند ایالات متحده آمریکا بگیرد و بتواند آنها را امری متعهد کند. این اتفاق البته نیفتاد و برجام تنها با اتکا به چند بندی که شکایت طرفین را به کمیسیون مشترک ارجاع میداد و البته نهایتا با مقصر شناختهشدن طرفین باعث فروریختن برجام و شیفت به شرایط پیش از آن میشد، مورد توافق و اجرا قرار گرفت. برخی کارشناسان در آن زمان و حتی در ایامی که قطعنامه 2231 تصویب شده بود میگفتند که حتی با وجود این قطعنامه شورای امنیت، ایالات متحده آمریکا تضمینی نداده که در برجام بماند و احتمال این میرود که رئیسجمهور بعدی آمریکا به راحتی از توافق هستهای خارج شود و ایران هم نتواند اقدام موثری در این زمینه انجام دهد. در آن زمان عاملی که باعث میشد هشدارهای کارشناسان داخلی نگرانکننده به نظر برسد این بود که علاوهبر آنها، برخی مقامات آمریکایی هم متذکر میشدند که تضمینی برای بقای بلندمدت آمریکا در برجام نیست و ممکن است رئیسجمهور بعدی ایالاتمتحده زیر میز برجام زده و از آن خارج شود. برای مثال ارنست مونیز، وزیر انرژی ایالات متحده آمریکا که در جریان مذاکرات برجام حضور پررنگی داشت و در دورههای پایانی یک طرف گفتوگوهای علیاکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران شده بود، بر این نکته تاکید میکند و تنها پس از گذشت چهار ماه از اجرایی شدن برجام از احتمال خروج کشورش از این توافق سخن میگوید. ارنست مونیز در 20 فروردین 1395 تایید میکند که از لحاظ فنی امکان خروج رئیسجمهور بعدی آمریکا وجود دارد. با همه این اظهارات اما در داخل نظرات مسئولان کشور متفاوت از فضای حاکم بود و آنها معتقد بودند امکان ترک برجام از سوی آمریکا اندک است. برای مثال 13 مرداد 94 محمدجواد ظریف در جلسه شورای راهبردی روابط خارجی وزارت امور خارجه در پاسخ به این سوال که آیا دولتهای آینده آمریکا هم به برجام متعهد خواهند بود، گفت: «واقعیت امر این است که حقوق بینالملل دارای مجموعهای از قواعد است. آمریکا به هیچ وجه نمیتواند از برجام خارج شود و من به شما اطمینان میدهم که آمریکا از آنجایی که اگر خارج شود مبنای مقبولیتیاش نابود میشود، از برجام خارج نخواهد شد.» حد فاصل امضای توافق و پایاندوره ریاستجمهوری باراک اوباما، رئیسجمهور پیشین ایالات متحده، دولت این کشور که نقض برجام را از همان روز اول اجرا آغاز کرده بود، آن را شدت بخشید و پا را فراتر گذاشت، ولی در داخل همچنان گفته میشد این اقدامات نقض اصل برجام نیست و تنها روح آن را خدشهدار کرده است. در همین راستا علاوهبر ظریف، حسن روحانی هم در این مورد چندینبار سخن گفته است. برای مثال او در آذرماه 95 اظهار میکند: «در انتخابات آمریکا آقایی انتخاب شده، ببینید چه سروصدا و چه تزلزلی در ذهن سیاستمدارها در اروپا، شرق دنیا در آسیا و در بخشهایی در قاره آمریکا پدید آمده است... . آقایی انتخاب شده است و هر برنامهای هم دارد بعدها معلوم خواهد شد. ما راه و مسیر خودمان را میرویم و ادامه میدهیم. دلش بخواهد برجام را تضعیف و پاره کند مگر ما میگذاریم؟!» در این شرایط و با وجود اینکه دونالد ترامپ نامزد ریاستجمهوری آمریکا اظهارات بسیار تندی را علیه ایران و برجام بیان میکرد، مسئولان داخلی امیدوار بودند هیلاری کلینتون پیروز انتخابات شود و سرنوشت نافرجامی برای برجام رقم نخورد، از اینرو ایدهای برای آینده توافق با حضور ترامپ نداشتند و همین ضعف در تدبیر و تدوین سناریوهای جایگزین باعث شد با حضور ترامپ تیم سیاست خارجی دولت غافلگیر شود و نتواند واکنش مناسبی را از خود نشان دهد. این شرایط البته تداوم هم داشت و پس از پیروزی ترامپ و با وجود اظهارات تند و رادیکالی که علیه ایران داشت، بازهم جایگزینی برای ایام خروج احتمالی آمریکا از برجام درنظر گرفته نشد و کار به جایی رسید که ترامپ با صدور دستوری اجرایی از توافق با ایران خارج شد. امروز اما هنوز تحریمهای ایالات متحده آمریکا برنگشته اما ثبات اقتصادی در ایران به هم ریخته و کارشناسان هم علت بزرگ آن را عدمتدبیر دولت برای مدیریت فضا میدانند. خیلیها میگویند که اظهارنظر اسحاق جهانگیری که در ابتدای بحث آمد نشانه دیگری برای همین فقدان تدبیر مناسب برای شرایط ویژه است و این امر باعث بروز تلاطمات کنونی ازجمله افسارگسیختگی بازار ارز و سکه شده است. با این حال اما برخی همچنان نگرانند؛ نگران اینکه این عدم پیشبینی و تدبیر برای موقعیتهای متفاوت در دولت وجود نداشته باشد. امروز مذاکرات با اروپا درحالی جریان دارد که وزیر امور خارجه فرانسه میگوید رسیدن به یک توافق با ایران تا آبان ماه آینده ممکن نیست و آلمانیها هم ابراز میکنند که نمیتوانند انتظارات ایران را از برجام برآورده کنند اما همچنان دستگاه سیاست خارجی به دنبال مذاکرات با اروپاست و ابراز امیدواری میکند این مسیر برای کشور گرهگشا باشد. کارشناسان امروز نگرانند که بعد از اعمال تحریمهای آمریکا مذاکرات با اروپا چقدر به کمک ایران خواهد آمد و نکند که ایام بعد از آن دوباره مسئولی در کشور مانند امروز که اسحاق جهانگیری اعتراف میکند که دولت غافلگیر شده، بیاید و بگوید که غافلگیر شدیم. «فرهیختگان» البته به همین بهانه برخی اظهارنظرها درمورد اعتماد به توافق و عدمخروج آمریکا را مورد بازخوانی قرار داده است.
۷ بهمن ۱۳۹۶
«امروز آقایی که در آمریکا روی کار آمده، بیش از یکسال است که تلاش میکند برجام را از بین ببرد و هرچند یکبار اعلام میکند که آخرین امضای خود را در این زمینه میزند و اینکه یک ابرقدرت در برابر ایران یکسال است تلاش میکند کاری انجام دهد و تا امروز نتوانسته، افتخار بزرگی محسوب میشود.»
«بسیار خوشحالم که آقای ترامپ، بعد از یکسال که به کاخ سفید رفته، هنوز نتوانسته به آن هدفی که دنبال میکرد و فریادی که در دوره انتخابات میزد، مبنیبر اینکه این توافق را پاره خواهد کرد، دست پیدا کند و برجام آنقدر استحکام داشته که این یکسال بتواند در برابر آمریکا مقاومت کند.»
«برجام مستحکمتر از آن چیزی است که این آقا (ترامپ) در دوران رقابت انتخاباتی فکر میکرد. ماهها از حکومت جدید آمریکا گذشته و مداوم علیه برجام شعار میدهد و تازه که میخواست درباره برجام تصمیمی بگیرد، میگوید من میخواهم با همکاری کنگره به برجام تبصره بزنم. نمیداند که به برجام، نه مادهای اضافه میشود، نه تبصرهای و نه بندی.»
«فکر نمیکنم آمریکاییها این هزینه سنگین را تحمل کنند، برای کاری که کاملا برای آنها بیخاصیت خواهد بود. خروج آنها از برجام هیچ خاصیتی برای آنها ندارد اما در عین حال اعتماد جهانی را نسبت به آمریکا بهطور کلی از بین خواهد برد. خروج از این تعهد هزینه بسیار سنگینی برای آمریکا خواهد داشت.»
«دیدیم در آمریکا تحولاتی در دولت به وجود آمد و گروه جدیدی آمدند که افراطیتر بودند و ادعا میکردند برجام را پاره میکنند ولی وقتی آمدند دیدند شرایط به این آسانی نیست و این تعهد دو کشور نیست بلکه تعهد چند کشور و یک معاهده بینالمللی است، به همین دلیل از آن حالت فاصله گرفتند.»
«او ممکن است خیلی چیزها دلش بخواهد، دلش بخواهد برجام را تضعیف یا پاره کند، مگر ما میگذاریم و مگر ملت ما میگذارد. آمریکا نمیتواند در مسیر استقامت و ایستادگی ما تاثیرگذار باشد.» «برجام امروز یک توافق بینالمللی است که شورای امنیت آن را تایید کرده، بنابراین همه دولتها در آمریکا متعهد به این توافق هستند. کسی نمیتواند بگوید که من این توافق را قبول ندارم یا میخواهم از نو مذاکره بکنم. اینها بحثها و شوهای تبلیغاتی است.» ۳۰ مهر ۹۴ روحانی به رهبر انقلاب نوشت: رئیسجمهور آمریکا و شورای وزیران اتحادیه اروپا بهصورت کتبی و رسمی برچیده شدن تمامی تحریمهای اقتصادی و مالی ظالمانه و غیرقانونی خود را در چارچوب تعهداتشان در برجام اعلام نموده و آن را بهعنوان سند قانونی در روزنامههای رسمی خود منتشر کردند. 30 آذر 94
عراقچی میگوید: «برجام در مرحله اجرا با هیچگونه صدمهای مواجه نمیشود، چون «کری» این تضمین را بهعنوان وزیر خارجه آمریکا به صورت کتبی با امضای رسمی داده است.» عراقچی درخصوص اینکه چرا ترامپ بهرغم وعدههای زیادی که درخصوص پارهکردن برجام یا خارج شدن از آن داده تاکنون نتوانسته است آنها را عملی کند، گفت: «دلیل اصلی این است که ترامپ نمیتواند از برجام خارج شود، چراکه با موانع زیادی روبهرو است؛ یکی پایبندی اروپاییها به برجام، حمایت روسیه و چین از این توافقنامه و اسناد شورای امنیت و درنهایت استحکام درونی خود برجام است.» 4 آذر 95 مجید تختروانچی: ضمانت اجرایی، در حقیقت قطعنامه فصل هفتم شورای امنیت است که لازمالاجراست. آمریکا بهعنوان یک عضو دائم شورای امنیت، خود این را تصویب کرده است؛ یعنی بر اساس قوانین بینالمللی، آمریکا ملزم است که این کار را انجام دهد. 13 مرداد 94 محمدجواد ظریف در جلسه شورای راهبردی روابط خارجی وزارت امور خارجه در پاسخ به این سوال که آیا دولتهای آینده آمریکا هم به برجام متعهد خواهند بود، گفت: «واقعیت امر این است که حقوق بینالملل دارای مجموعهای از قواعد است. آمریکا به هیچوجه نمیتواند از برجام خارج شود و من به شما اطمینان میدهم که آمریکا از آنجایی که اگر خارج شود مبنای مقبولیتیاش نابود میشود از برجام خارج نخواهد شد.» 19 فروردین 97 علی خرم، نماینده پیشین ایران در مقر اروپایی سازمان ملل متحد در گفتوگو با «پانا» تصریح کرد: «شاید در ظاهر ترامپ ادعا کرده است که از برجام خارج میشود اما به دلیل اینکه اکنون موضوع گفتوگو با کره شمالی مطرح است و در صورتی که آمریکا از برجام خارج شود کره شمالی از گفتوگو منصرف خواهد شد، این احتمال وجود دارد که مشاوران رئیسجمهوری آمریکا به او بگویند که از برجام خارج نشود تا آنها بتوانند مذاکره با کره شمالی را انجام دهند.»
سوداگری در روستاهایی که نفست را تازه میکند!
بلایی در همین نزدیکی است
تعداد بازدید : 38
«- زمین میخواهیم؟ -داخل بافت ده که نمیدهند، اما اطراف ده میشود چیزهای خوبی پیدا کرد، البته داخل بافت ده بهدرد شما نمیخورد، همهاش ساختمان است. شما میخواهید باغی باشد و درخت و آبی... .» اینها بخشی از دیالوگ ما با بنگاه املاک روستای «ایراء» بود. ایراء روستایی در شمالشرقی تهران است که جمعه هفته پیش به دعوت دوستی به آنجا رفتیم و همین تفریح چندساعته، زمینه نوشتن یک گزارش شد. به سمت شرق تهران حرکت کردیم و به جاجرود که رسیدیم، اولین دوربرگردان را برگشتیم و افتادیم در جاده سد لتیان؛ محلیها به آنجا «لواسان بزرگ» میگویند که مجموعهای از چند روستاست. کنار سد لتیان را بالا رفتیم و رسیدیم به جاده پیچ و واپیچی که انگار داری در جاده چالوس حرکت میکنی، البته با فضای سبز کمتر! بعد از رد کردن چند روستا رسیدیم به آخرین روستا. روستای ایراء. -البته این ایراء با ایراء لاریجان که بهواسطه حضور علامه حسنزادهآملی مشهور شده، متفاوت است- روستا متشکل از چند طایفه است که تقریبا همه با هم نسبت فامیلی دارند، زبانشان مازنی است و بافت روستا نیز مبتنیبر همین طایفهها تفکیک شده است و در مرکز روستا هم حسینیه بزرگ روستا قرار دارد. اطراف روستا هم باغات میوه است که متعلق به همین اهالی است و بهصورت میراثی دستبهدست میشود. بالای روستا یک مدرسه بزرگ است که متروکه شده. از دوستمان پرسیدم چرا متروکه شده است؟ او گفت حدود 20-15 سال پیش همه جوانها برای کار به تهران مهاجرت کردند و دیگر کودکی نبود که به مدرسه برود و حالا متروکه شده است. روستا بیشتر حکم ییلاق نسل جدید ایرائی را دارد که همه ساکن تهران هستند و برای تفریح و نفس تازه کردن آخر هفتهها را به روستایشان بازمیگردند و حالا همانها در حال ساختوساز آپارتمانهای تهرانی در روستا هستند. نکته جالب توجه آن است که در این روستا بیشتر از آنکه بقالی و نانوایی و دیگر مغازههایی که نیازهای اولیه را تامین کنند وجود داشته باشد، بنگاه املاک بود. رفتیم سراغ چندتا از آنها که ببینیم چرا وضعیت اینچنین است.
- زمین میخواهیم؟ - داخل بافت ده که نمیدهند، اما اطراف ده میشود چیزهای خوبی پیدا کرد، البته داخل بافت ده بهدرد شما نمیخورد، همهاش ساختمان است. شما میخواهید باغی باشد و درخت و آبی که بیایید تفریح کنید دیگر؟ - بله؛ ترجیحمان این است که اطراف ده باشد؛ قیمتها چگونه است؟ - تا پارسال پیارسال قیمتها ارزان بود؛ اما حالا دارد گران میشود. - چقدر بود؟ چقدر شده؟ - مثلا اینجا زمین متری 50 تا 200 هزار تومان بود؛ الان در بدترین نقطه از 600-500 هزار تومان شروع میشود. - چرا یهویی قیمتها بالا رفت؟ - خب چند دلیل دارد؛ نسل قبل به خاک و زمینشان تعصب داشتند، اینکه این ملک پدریشان است و باید آن را حفظ کنند و نهایتا اگر قرار است دستبهدست شود بین خودشان جابهجا شود؛ اما خب حالا این تعصب وجود ندارد، جوانترها سریع میفروشند که به پول برسند؛ از طرف دیگر تا قبل از این همه سرمایهدارها میرفتند سمت لواسان کوچک که حالا شهر شده؛ آنجا میخریدند اما الان آنجا اشباعشده و قیمتها خیلیخیلی گران است، خب یواشیواش اینها گسیل میشوند این طرف و همین باعث شده خرید و فروش زمین اینجا رونق بگیرد. علاوهبر این، حالا اینجا برق و گاز هم دارد که اینها هم در قیمت مهم است، اگرچه این گاز فقط در ده است، نه باغها و زمینهای اطراف! - خب این رشد قیمتی واقعی و منطقی است؟ - نه؛ قیمت واقعی نهایتا باید 10 تا 20 درصد رشد کرده باشد اما اینها میبینند هرچقدر بندازند آن طرف در مقایسه با لواسان کوچک میگویند خیلی ارزان است و میخرند. اینها حالا زمینهایشان را میفروشند و هرکس میآید یک ویلایی میسازد و یک باغچهای دارد و آخر هفتهها میآید و میرود.
- همینقدر که قیمتها را بالا بردهاند به فکر خدمات هم هستند؟ این جادهای که ما آمدیم خیلی داغون بود؛ پر از چالهچوله... . از صحبتهای بنگاهی که خودش هم یکی از اهالی روستاست مشخص بود همه دارند دندانگرد میشوند که بیشتر بفروشند و بیشتر سود کنند، اما هیچیک به دنجی و بکری اینجا فکر نمیکند. همینطور که در روستا قدم میزدیم، دوست میزبانمان از اهمیت این بکری گفت: «سالهای سال خیلیها دوست داشتند بیایند اینجا و ملک و زمینی داشته باشند، اینجا نقطه بالایی همه روستاهاست، هوایش خنک و پاک است؛ باغات میوه هم که فراوان دارد اما بین اهالی همیشه این مرسوم بوده که زمین به غریبه نفروشند تا محیط همینطور سالم بماند. بهواسطه اینکه اینجا بافت مذهبی دارد و نمیخواهند این بافت مذهبی از بین برود؛ اینها تجربه روستاهای دیگر و لواسان کوچک را دارند که چگونه به تفرجگاه تبدیل شد و کمکم آن محیط مذهبی خود را از دست داد.» همینطور که در ده قدم میزدیم به خانهای رسیدیم که همچنان قدیمی بود، با درهایی که کوبه و کلون داشت. معمولا کوبههایی که در لنگه سمت راست نصب میشدند به شکل سر شیر، مشت گرهکرده یا اشکالی از این قبیل بود و بهنسبت کوبههای سمت چپ سنگینتر، به همین دلیل صدایی بمتر داشتند که اگر مردی بر خانهای میهمان میشد این کوبه را میکوفت تا اهالی خانه بدانند که مردی بر آنها میهمان است و به همین دلیل آقای خانه به استقبال او میرفت. کوبههای مردانه معمولا بهنام «درکو» شناخته میشدند؛ اما کوبههایی که بر لنگه سمت چپ مینشستند، کوبههایی ظریف به شکل انگشتان دست یا فرشته بودند که وقتی نواخته میشد صدایی زیرتر تولید میکرد و اهل خانه را از وجود بانویی در پشت در مطلع میکرد تا خانم خانه با خوشرویی به استقبال او برود. کوبههای مخصوص بانوان را «ئَلکه» به معنی حلقه مینامیدند.
من که بهعنوان میهمان یکروزه این روستای دلانگیز بودم، حسرت داشتن چنین جایی را داشته و دارم و برایم تعجبآور بود که انگار هیچکدام از جوانان ایرائی توجهی به اینکه تنها بهخاطر یک نگاه سوداگرانه چگونه آینده خودشان و فرزندانشان را از بین میبرند، ندارند و با این مسیر ویلاسازی اینجا نیز تا چند وقت دیگر نه بکری دارد، نه بافت طبیعی برای استفاده و تبدیل میشود به کلنی ویلاهای یکبار مصرفی که تنها طبیعت را از بین برده است. به مناسبت سالروز واقعهای که فیلمش بهزودی روی پرده میرود
گردان عمار تنگه ابوقریب سینما
تعداد بازدید : 14
وقتی به نام و نشان گردان عمار نگاه میکنیم به قهرمانانی برمیخوریم که هرکدامشان یکی از دلاوران نامدار سالهای دفاع مقدس بودهاند. ابراهیم همت، احمد متوسلیان و عباس کریمی هر سه فرماندهان لشکری بودند که گردان عمار از دل آن به جبهه آمد، گردانی که از همان روزهای اول تشکیل شدن، قرار بود خطشکن باشد. گردان عمار یکی از گردانهای درگیر شونده و راهبردی لشکر ۲۷ محمدرسولا...(ص) بود که از همان روزهای بدو تشکیل این لشکر، حین شرکت در عملیات فتحالمبین تشکیل شد. این گردان که در روزهای اول تاسیس توسط شهیدحاجیپور فرماندهی میشد، بهعنوان یکی از گردانهای آفندی لشکر در مواقع درگیری شدید به صورت عنصر هجومی به صحنه میآمد؛ چنانکه احمد متوسلیان بعد از حضور در لبنان بهعنوان یکی از قوای لشکر ۲۷ در این کشور بهکار گرفته شد اما بعد از ربایش تلخ و نابهنگام متوسلیان در لبنان، حضور ایران و بهخصوص لشکر ۲۷ محمد رسولا...(ص) در این کشور رو به افول گذاشت و طبیعی بود که گردان عمار هم به ایران برگردد و به جبهه بشتابد. این حضور مقارن شد با تبدیل این گردان به تیپ و بعد از چندی، بازگشتش به قالب گردان. این بار اما حوالی سال ۶۲ و بعد از شهادت شهیدحاجیپور، محمد یزدی(فرمانده فعلی سپاه حضرت محمد رسولا...(ص)) به سمت فرماندهی این گردان منصوب شد و عمار این بار به فرماندهی محمد یزدی در عملیات مختلف حضور یافت. حضور این گردان همواره قرین بود با رشادتهای فراوان و انجام بسیاری از ناممکنها. عماریون با حضورشان همواره کفه ترازو را به سمت نیروهای مقاومت سنگین میکردند و همیشه جزء خطشکنان و مجاهدان جبههها شناخته میشدند ولی حضور همیشگی در خطمقدم، آن هم در مقام خطشکن، ناگزیر به تقدیم شهید بود. گردان عمار از این بابت و به خاطر حضور غالبا آفندی خود، صدها شهید تقدیم کرد و بارها بعد از انجام یک عملیات، تعداد شهدای گردان از باقیماندهها بیشتر بود و به همین دلیل چندبار کلیت گردان از اساس ترمیم شد. کافی است نگاهی به تعداد شهدا و اسرای گردان عمار بیندازیم تا ببینیم این جمع، بهرغم آنکه گردان بودند، چه حد از جانبرکفی و مجاهدت را در جبههها به کار گمارده بودند. حدود۷۰۰ شهید و ۵۰ اسیر در طول سالهای دفاع مقدس، عددی شگفتانگیز برای یک گردان به حساب میآید. عددی که نشان میدهد عمار چندبار بهطور جدی نیازمند ترمیم نیرو شده و تا چه حد در عملیات مختلف دست به انجام ناشدنیها زده است. حضور موفق و تاثیرگذار در عملیات ازجمله بیتالمقدس، والفجر مقدماتی یک و چهار، عملیات غرورآفرین والفجر۸ و کربلای۵ و مرصاد تنها نمونههایی از حضور متعدد عماریون ازجمله عملیات حساس و مهم ایام دفاع مقدس بود. گردان عمار اما مانند بسیاری دیگر از گردانها و لشکرها بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و عملیات مرصاد به پایان خط حضور در جبههها نرسید. بچههای عمار که بعد از روزهای سخت مرصاد آرام آرام آماده بازگشت به خانه میشدند، ناگهان با خبری مواجه شدند که مسیر زندگی بسیاری از آنها را تغییر داد. رژیم بعث در عملیاتی غافلگیرکننده به شمال خوزستان یورش برده بود و با تجهیزاتی بسیار کامل در صدد بود تا آخرین ضربه را در روزهای پایانی جنگ به موثرترین شکل ممکن به ایران اسلامی وارد آورد و آن، اشغال بخش بزرگی از استان خوزستان بود که اگر آن عملیات موفقیتآمیز میشد، معلوم نبود سرنوشت جنگ و حتی سرنوشت تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران به چه شکلی درمیآمد. عراق هوشمندانه عمل کرده بود، در روزهایی که کمتر کسی در ایران گمان میکرد یک عملیات جدی و جدید پیش رو باشد و همه مشغول مقدمات پایان جنگ بودند، به ناگاه با تجهیزاتی بسیار کامل و نیروهایی فراوان به منطقهای حمله کرد که به لحاظ جغرافیایی توان مبارزه پدافندی در آن بسیار سخت بود و این یعنی همه چیز برای اشغال خوزستان آماده است. در این میان گردان عمار همراه با چند گردان دیگر ماموریت پیدا کردند که بیدرنگ به «دشتعباس» بروند و از تنگه استراتژیک ابوقریب مخافظت کنند. چراکه اگر بعثیها از این تنگه راهبردی عبور میکردند، هیچ راه مقاومتی در برابر خود نمیدیدند و سقوط خوزستان امری محتوم بود. گردان عمار اما باید در آخرین روزهای جنگ هم دوباره کربلایی میجنگید. چراکه نه به لحاظ تجهیزات و نه به لحاظ تعداد نیروها هیچتناسبی میان لشکر تا بن دندان مجهز و پرتعداد عراق با رزمندگان کشورمان وجود نداشت و این تنها مقاومت جانانه کربلاییها بود که میتوانست معادلههای جنگی آن روز را بههم بزند. ۲۱ تیرماه ۶۷ در حالی که گردان عمار وظیفه حراست از تنگه ابوقریب را بر عهده داشت و در حالی که جنگ در آن منطقه به شدیدترین نحو ممکن در جریان بود، باید به هر شکلی که میشد از سقوط تنگه جلوگیری بهعمل میآمد و این به معنای آن بود که علیرغم نرسیدن تجهیزات و نیروهای کمکی از پشت خط، باید تنگه باقی میماند؛ حتی اگر نیروها بسیار کم باشند، حتی اگر تجهیزات کم باشد و حتی اگر امکانات اولیه مقاومت مانند آب برای نوشیدن هم در دسترس نباشد. هرچه که بود، گردان عمار آن روز تاب آورد و با تقدیم شهدای فراوانی که بسیاری از آنها بر اثر تشنگی به لقای حق پیوستند، حسرت تصاحب تنگه ابوقریب را به دل رژیم بعث گذاشت تا دشمن نتواند از دروازه خوزستان عبور کند و به این استان دلاور و راهبردی ایران دست یابد. اتفاقی که همین امروز، سالگرد آن است و۲۱ تیرماه در تقویم ما معطر به عطر شهدایی است که در راه بازگشت به منزل بودند ولی به جبهه برگشتند و قهرمانانه جنگیدند و حسرت یک وجب خاک مملکتمان را به دل دشمن گذاشتند، ولی خودشان از عطش جان دادند و با لبهای خشک به سیدالشهدا سلام کردند. مجاهدت جانانه گردان عمار در عملیات تنگه ابوقریب در حالی که زیرغبار فراموشی بود و کمتر کسی به جز رزمندهها و یادگاران ایشان آن روز بزرگ را به خاطر داشت، به حمایت سازمان هنری رسانهای اوج و به تهیهکنندگی سعید ملکان و کارگردانی بهرام توکلی به پرده سینماها آمد و در جشنواره سیوششم فیلم فجر حضور یافت؛ جشنوارهای که کاملا تحتتاثیر فیلم سینمایی «تنگه ابوقریب» قرار گرفت و تحسین طیف وسیعی از منتقدان، بازیگران، هنرمندان و مخاطبان سینما را در پی داشت. فیلم «تنگه ابوقریب» چه به لحاظ محتوا و چه به لحاظ فرم جایگاه بیبدیلی در آثار دفاع مقدسی سینمای ایران داشت و توانست بعد از سالها با ارائه استاندارد جدیدی از سینمای دفاع مقدس، توجه و تحسین هیات داوران و مردم را به خود جلب کند و ثمره این اثر تلاش ۶ سیمرغ بلورین از جشنواره سیوششم بود که در میان آنها جوایز مهمی مانند بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین فیلم و بهترین جلوههای ویژه میدانی دیده میشد و اینگونه بود که فیلم «تنگه ابوقریب» با روایتی از دل روزهای پایانی اما مغفولمانده دفاع مقدس توانست عنوان پرافتخارترین فیلم جشنواره فجر سیوششم را به دست آورد. اتفاق جالب فیلم اما در سکانس پایانی آن رخ میدهد؛ جایی که پایان شکوهمند و تاثیرگذار فیلم با تلفیق موسیقی اثرگذار حامد ثابت هر مخاطبی را به تحسین وا میدارد، در پایان اما نام شهدای گردان عمار روی پرده نقش میبندد تا تمام تحسینهای فیلم به تشویق با شکوه شهدایی ختم شود که قهرمانان واقعی این ماجرا بودهاند. فیلم سینمایی «تنگه ابوقریب» قرار است ۳۰ سال و یک ماه بعد از این عملیات غرورآفرین اکران شود، فیلمی که نشان داد ترسیم قهرمانان واقعی جنگ بدون نگاه کلیشهای به آنها همچنان درخشان است و مورد تحسین مردم قرار میگیرد و یادمان بیاورد که چه بسیارند مجاهدتهای دفاع مقدس که زیرغبار فراموشی ماندهاند.
بهرام توکلی دربارهانگیزه ساخت تنگه ابو قریب میگوید: «من چیزی از این روز و این ماجرا نمیدانستم. همهچیز با سعید ملکان و تعریف کردن داستان واقعی ۲۱ تیرماه ۶۷ شروع شد و ماجرای گردان عمار و «تنگه ابوقریب». من به ماجرا علاقهمند شدم و سعید ملکان هم در تمام مراحل همراهم بود... .»فیلم «تنگه ابوقریب» غیر از جذابیتهای مضمونی فراوانش، توانست به لحاظ جلوههای ویژه بصری، بسیار چشمگیر ظاهر شود و توجهات زیادی را به خودش جلب کند. توکلی راجعبه اینکه در پرداخت صحنههای جنگی و اکشن از چه الگوی بصریای الهام گرفته میگوید: «مهمترین الگوها درباره جنگ ایران و عراق مستندهای شهید آوینی و مستندهای دیگری هستند که بارها تماشایشان کردهام. بهجز این، قطعا آرشیو ناخواسته و خودکاری از تمام فیلمهای جنگی ساخته شده دنیا درون ذهن فیلمساز هست که البته سعی کردهام تصاویری ثبت شوند که جنگ خودمان را یادآوری کند و از چارچوب جنگ بومی و ملی ما خارج نشود و البته صرفا بازسازی مستند هم نباشد و در قالب فیلم داستانی و میزانسنهای سینمای داستانی برای تماشاچی جذاب باشد. تلاش برای حفظ تعادل بین این دو خواسته، چالش اصلی طراحی میزانسنها و طراحی اکشنهای فیلم بود.» «تنگه ابوقریب» تجربه شیرینی در حوزه سینمای دفاع مقدس بود و توانست گامی رو به جلو، هم به لحاظ کشف ایده و پرداخت آن و هم خروجی فنی کار باشد. بهرغم اینکه سینمای آمریکا بهطور مثال فقط درباره عملیات نرماندی در جنگ جهانی دوم تا به حال دهها فیلم پرخرج سینمایی ساخته(از نجات سرباز رایان تا دانکرگ و...) این نگرانی که چنین تجربه شیرینی در ایران دوباره تکرار نشود، وجود دارد. خود بهرام توکلی میگوید: «با همان نگاهی که هر فیلم تاریخیای ساخته میشود، هنوز و تا همیشه باید درباره جنگ هشتسالهمان فیلم بسازیم. در طول تاریخ، ملتها همیشه با موقعیتهای مشابه روبهرو میشوند. باید جزئیات آن چیزی که از سر گذراندهاند را با دقت بدانند تا بتوانند برای آینده درستتر تصمیم بگیرند. برای همین تصویر دقیق جنگ ما باید ثبت شود، اخلاقیات و نگاه و معرفت کسانیکه در این جنگ بودهاند باید دقیق ثبت شود، خیلیوقتها خیره شدن به گذشته مفیدتر است تا کاری بهظاهر معاصر انجام دادن.» چه خبر از واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی
از طراحی داربستهای نانوکامپوزیت تا تلاش برای تثبیت ریزگردها
تعداد بازدید : 24
این روزها با پایان یافتن امتحانات پایان ترم، بسیاری از دانشگاهها وارد تعطیلات تابستانی میشوند و فعالیتهای آنها به حداقل میرساند. در این میان اما واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی فعالیتهای دیگری را آغاز کردهاند؛ فعالیتهایی چون افتتاح و تکمیل مراکز پزشکی، کشاورزی، دامپروری و حتی رفاهی. در ادامه به بخشی از مهمترین اخبار چند روز گذشته واحدهای دانشگاههای آزاد اسلامی اشاره شده است.
اجرای طرح «تثبیت ریزگردها» با استفاده از مالچ رسی
واحد اصفهان: رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان اصفهان از اجرای طرح تثبیت ریزگردها با استفاده از مالچ رسی توسط این دانشگاه خبر داد. احمد آذین، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان اصفهان و واحد اصفهان (خوراسگان) در گفتوگویی خاطرنشان کرد: «خشکسالیهای پیدرپی، از بین رفتن پوشش گیاهی، استفاده غلط و غیرعلمی از منابع اراضی باعث بیابانزایی و تولید ریزگردها در کشور شده است.» رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان اصفهان با اشاره به اینکه مساحت اراضی بیابانی در استان اصفهان حدود 2/3 میلیون هکتار است، اظهار داشت: «مهمترین کانون فرسایش بادی در منطقه سجزی 25 کیلومتری شرق اصفهان است. ریزگردهای طبیعی شرق اصفهان با بادهای شرقی- غربی در سطح شهر اصفهان آمده و با ریزگردهای ناشی از ترافیک و صنعت تولید ریزگردهای ثانویه کرده که مشکلات حاد زیستمحیطی و بهداشتی ایجاد میکنند.» آذین ادامه داد: «مرکز تحقیقات بیابانزدایی و مبارزه با ریزگردها در دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان (خوراسگان) به ارائه طرحی مبنیبر «طرح تثبیت ریزگردها با استفاده از مالچ رسی» پرداخت که در این طرح 50 هکتار مالچپاشی در اراضی فوقبحرانی سجزی واقع در 25 کیلومتری اصفهان که از بزرگترین کانونهای فرسایش بادی استان اصفهان است، انجام شد.» او افزود: «اقدامات تکمیلی درخصوص تثبیت ریزگردها با روش رس بنتونیت بین دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) و معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری در ادامه طرح قبلی صورت گرفت که در این طرح نیز 15 هکتار مالچپاشی در منطقه فوقبحرانی سجزی انجام شد.» رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان اصفهان درخصوص مزایای این طرح تصریح کرد: «مالچپاشی توانسته به خوبی خاک را تثبیت و از مدفون شدن نهالهای کاشتهشده جلوگیری کند. بیش از 90 درصد نهالها سبز و در وضعیت بسیار مطلوبی قرار دارند.»
تهیه حامل دارو از صمغ گیاه کندر
واحد علوم و تحقیقات: محقق واحد علوم و تحقیقات برای اولینبار اقدام به سنتز کردن داربستهای ژلاتین، کیتوسان و میکروکرههای حامل دارو با استفاده از پلیمر طبیعی صمغ گیاه کندر کرد. پرستو نامداریان، محقق دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات با بیان اینکه بافت استخوانی نگهدارنده بافت همبند در بدن است، گفت: «ازجمله مسائل قابل توجه در ارتباط با بافت استخوانی، نقصهای دربرگیرنده آن در نتیجه آسیبدیدگی استخوان به دلایلی نظیر تصادف، سرطان و... است.» نامداریان ادامه داد: «بهرهگیری از پروتزهای مصنوعی در رفع نقص بافتهای بدن بهویژه بافت استخوانی یکی از روشهای ترمیم بافتی است که دچار نقص شده است. در این راستا پیدا کردن مناسبترین مواد و ساختار که بتواند جایگزین مناسبی برای بافت استخوانی باشد و به رشد صحیح سلولهای استخوانی کمک کند، مسالهای حائزاهمیت است.» او ادامه داد: «در این تحقیق برای اولینبار داربستهای ژلاتین، کیتوسان و میکروکرههای حامل دارو با استفاده از صمغ گیاه کندر که مادهای سهفاز و طبیعی است، سنتز شده است. استفاده از پلیمرهای طبیعی در سنتز کردن میکروکرهها و داربستها عاری از مشکلات تخریب اسیدی حاصل از استفاده از پلیمرهای سنتزی است.» محقق واحد علوم و تحقیقات خاطرنشان کرد: «با توجه به استفاده از پلیمر طبیعی در تهیه داربستها و میکروکرههای حامل دارو در این تحقیق، نتایج حاصل نشان داد نهتنها تخریب اسیدی مشاهده نشده است، بلکه رهایش دارو به آرامی صورت گرفته و سازگاری مناسبی نیز با بدن دارد. این تحقیق در قالب رساله دکتری پرستو نامداریان دانشآموخته مقطع دکتری رشته مهندسی پزشکی – بیومتریال با عنوان «ساخت، بررسی خواص و ارزیابی رهایش داروی دگزامتازون در داربستهای ژلاتین، کیتوسان و میکروکرههای کندر» به راهنمایی دکتر علی زمانیان و دکتر آزاده آصفنژاد در واحد علوم و تحقیقات دفاع شد.»
تولید روغن و صابون بهداشتی شترمرغ
واحد شهرکرد: رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان چهارمحال وبختیاری از تولید روغن و صابون بهداشتی شترمرغ در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد خبر داد. مظاهر نیکخواه، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان چهارمحال و بختیاری در گفتوگو با خبرنگار روابطعمومی دانشگاه آزاد اسلامی گفت: «تولید محصول با کیفیت و دارای مجوزهای بهداشتی به سلامت جامعه و توسعه صنعت پرورش شترمرغ کمک شایانی میکند.» رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان چهارمحال و بختیاری ادامه داد: «با توجه به ویژگیهای متعدد روغن شترمرغ، پس از انجام آزمایشهای اولیه، امکان تولید محصولاتی چون کرمهای آرایشی و بهداشتی و ضدآفتاب از این روغن وجود دارد.» او به راهاندازی کارگاه نیمهصنعتی تولید روغن و صابون بهداشتی شترمرغ در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد اشاره و تصریح کرد: «هسته فناور شترمرغ چهارمحال و بختیاری با ایده تولید روغن و صابون فرآوریشده از شترمرغ در مرکز رشد واحدهای فناور این واحد دانشگاهی مستقر شد. این هسته فناور درحال ثبت اختراع محصول خود با عنوان کرم ضدآفتاب شترمرغ و ایجاد شرکت دانشبنیان نوپاست.» نیکخواه با بیان اینکه استان چهارمحال و بختیاری بهعنوان قطب تولید نمد در کشور مطرح است، گفت: «دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد بر پایه تجربیات موجود در استان و با همکاری واحد فناور ماها مستقر در مرکز رشد این دانشگاه، قصد راهاندازی کارگاه تولید منسوجات نمدی خاص همچون کفش (برای اولینبار در ایران) را دارد.» او ادامه داد: «واحد فناور ماها مستقر در مرکز رشد واحدهای فناور دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد در زمینه تولید محصولات نمدی (از جنس پشم طبیعی گوسفند) فعالیت میکند. این واحد با ماموریت حفظ و ارتقای دستاوردهای صنایعدستی از جنس نمد طبیعی تاسیس شده است.»
افتتاح هتل فرهیختگان دانشگاه آزاد اسلامی در زاهدان
زاهدان: هتل فرهیختگان دانشگاه آزاد اسلامی واحد زاهدان با حضور دبیر هیاتامنای دانشگاه آزاد اسلامی استان سیستان و بلوچستان، معاونان و مدیران این واحد دانشگاهی افتتاح شد. سلطانعلی میر، سرپرست دانشگاه آزاد اسلامی استان سیستان و بلوچستان در مراسم افتتاح هتل فرهیختگان واحد زاهدان با اشاره به برنامهریزی مدون و مستمر در راستای افزایش درآمدهای غیرشهریهای گفت: «هتل فرهیختگان دانشگاه آزاد اسلامی واحد زاهدان با داشتن 26 سوئیت مجهز و 85 تخت، آماده ارائه خدمات مناسب و مطلوب به مسافران است.» سرپرست دانشگاه آزاد اسلامی استان سیستان و بلوچستان گفت: «این هتل در راستای اهتمام به رفاه کارکنان، اعضای هیاتعلمی و عموم مردم احداث شده است.» رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد زاهدان با اشاره به امکانات هتل فرهیختگان این واحد دانشگاهی اظهار داشت: «مسافران میتوانند از امکاناتی چون استخر، جکوزی، سونا و کلینیک نیز استفاده کنند.»
آمادگی برای راهاندازی شهرک دانشگاهی
واحد بردسیر: رئیس دانشگاه آزاد اسلامی بردسیر گفت: «در صورت موافقت شورای استان، دانشگاه آزاد اسلامی بردسیر آمادگی خود را برای راهاندازی شهرک دانشگاهی اعلام میکند.» حجتالاسلام دکتر میثم تارم، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد بردسیر در چهاردهمین جلسه شورای دانشگاه آزاد اسلامی استان کرمان با اشاره به شخصیت برجسته امام جعفر صادق(ع)، خاطرنشان کرد: «پیشرفت بشریت در حوزههای مختلف علوم انسانی، علوم طبیعی و علوم اسلامی به برکت وجود حضرت امام صادق(ع) است.» وی با بیان اینکه ریشه بسیاری از علومی که در غرب تدریس میشود، نشأتگرفته از علوم اسلامی است، اظهار داشت: «بسیاری از آثار دانشمندان مسلمان، از سوی غرب و در جنگهای صلیبی، به آتش کشیده یا به غارت رفت.» رئیس دانشگاه آزاد اسلامی بردسیر تاکید کرد: «حضرت امام جعفر صادق(ع) در فقه، تفسیر، کلام و علوم تخصصی مختلف آثار بسیاری به یادگار گذاشته و شاگردان بسیاری تربیت کردند.» تارم در ادامه گزارشی از وضعیت دانشگاه آزاد اسلامی واحد بردسیر ارائه کرد و افزود: «دانشگاه آزاد اسلامی بردسیر با 47کارمند، 33 عضو هیاتعلمی و بیش از هزار و 600 دانشجو مشغول به فعالیت است.» او از ارتباط با صنایع فولادی بردسیر و کسب درآمد غیرشهریهای 6 میلیارد ریالی دانشگاه آزاد اسلامی بردسیر در سال گذشته خبر داد و افزود: «با توجه به موقعیت خوب شهرستان بردسیر، این دانشگاه آمادگی خود را برای راهاندازی شهرک دانشگاهی اعلام میکند.» رئیس دانشگاه آزاد اسلامی بردسیر از تسهیلات ارائهشده به دانشجویان، کارمندان و اعضای هیاتعلمی نیز گزارشی ارائه داد و گفت: «بردسیر، یکی از امنترین شهرهای استان و کشور به شمار میرود.»
افتتاح آزمایشگاه همکار استاندارد ژئوتکنیک و مکانیک خاک
واحد یاسوج: آزمایشگاه همکار استاندارد ژئوتکنیک و مکانیک خاک دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج افتتاح شد. کرم جانیپور، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان کهگیلویه و بویراحمد و واحد یاسوج در آیین افتتاح آزمایشگاه همکار استاندارد ژئوتکنیک و مکانیک خاک گفت: «این آزمایشگاه یک گام بلند و ارزشمند در رسیدن به اهداف دانشگاه آزاد اسلامی در حوزه پژوهش و فناوری است.» او با تاکید بر تجاریسازی و توسعه درآمدهای غیرشهریهای، ادامه داد: «با راهاندازی شرکتهای دانشبنیان و آزمایشگاههای همکار استاندارد و عقد قرارداد همکاری با سازمانها، ادارات و ارگانها میتوانیم منابع مالی جدید ایجاد کنیم.» در ادامه این مراسم دکتر صمد نجاتیان، معاون پژوهش و فناوری دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج گفت: «آزمایشگاه همکار استاندارد ژئوتکنیک و مکانیک خاک با مجوز سازمان ملی استاندارد و تحقیقات صنعتی در راستای کمک به تحقیقات دانشگاهی و همچنین کیفیتبخشی به مسائل پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی، راهاندازی شده است.»
طراحی و ساخت داربستهای نانوکامپوزیتی با پرینتر سهبعدی
واحد خمینیشهر: اعضای کارگروه نمونهسازی سریع و کامپوزیتهای باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمینیشهر موفق به طراحی و ساخت داربستهای نانوکامپوزیتی با پرینتر سهبعدی شدند. فرشید آقاداودی، رئیس باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمینیشهر با اعلام این خبر گفت: «این دستگاه قابلیت تولید اندام مصنوعی انسان از جنس مواد نوین نانوکامپوزیتی را دارد، به این ترتیب که از قطعات پس از اسکن سهبعدی از نمونههای طبیعی و با ساختار، داربستی توسط دستگاه نمونهسازی تولید میشود. علاوهبر این در ترکیب شیمیایی این نانوکامپوزیتها از مواد زیستسازگار استفاده شده تا قابلیت جایگزینی بهعنوان اندام مصنوعی را داشته باشد.» او افزود: «از قطعات ساخته شده به این روش علاوهبر کاربرد در حوزه دندانپزشکی و ارتوپدی میتوان در آموزش پزشکی و شبیهسازیهای علمی هم استفاده کرد. همچنین مواد بهکار رفته در ساخت این قطعات که موردتایید سازمان بهداشت جهانی است، میتواند مواد مغذی – زیستی و خون را از خود عبور دهد.» آقاداودی اظهار داشت: «گوش، بینی، استخوان و رگ مصنوعی و بهطور کلی بافتهای سخت و نرم بدن را میتوان توسط این دستگاه طراحی و جایگزین اعضای از بین رفته بدن کرد.»
برگزاری دومین دوره اردوی حیات طیبه
آذربایجانشرقی: رئیس دبیرخانه هیاتامنای دانشگاه آزاد اسلامی آذربایجان شرقی گفت: «دومین اردوی تشکیلاتی حیات طیبه ویژه تشکلهای سیاسی شهریور سال جاری در واحد تبریز برگزار میشود.» آقابابازاده در جمع روسای واحدهای دانشگاهی استان آذربایجانشرقی با توجه به شرکت 300 نفر از اعضای شورای مرکزی اتحادیهها و تشکلهای دانشجویی در این اردو اظهار کرد: «این اردو ویژه فعالان تشکلهای اسلامی و سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی استانهای آذربایجانشرقی و غربی، اردبیل و زنجان است.» وی تصریح کرد: «اعضای بسیج دانشجویی، اعضا و معاونان کانونهای فرهنگی، مدیران مسئول، سردبیران و نویسندگان نشریات دانشجویی نیز در این اردوی یک هفتهای شرکت میکنند.» بابازاده هدف از برگزاری این اردو را ارتقای تفکر دینی، روحیه پرسشگری، تعمیق و آگاهیهای معرفتی و سیاسی دانشجویان و تبیین مطالبات مقام معظم رهبری در عرصه دانشگاه بهویژه در حوزه کرسیهای آزاداندیشی، اقتصاد مقاومتی، جنگ نرم و بصیرت اعلام کرد. او برگزاری نمایشگاه کتاب، نشستهای سیاسی، اکران و نقد فیلم و برنامههای ورزشی و تفریحی را از دیگر برنامههای این اردو دانست و گفت: «ثبتنام در این اردو بهصورت متمرکز و از طریق سامانه Tashakol.iau.ir انجام میشود.»
آغاز المپیاد ورزشی دانشآموزی سمای دانشگاه آزاد اسلامی
واحد خرمآباد: مراسم افتتاحیه المپیاد ورزشی دانشآموزی پسران سمای منطقه جنوب کشور در سالن ورزشی شهدای دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرمآباد برگزار شد. قدرتا... شاکرمی، معاون دانشگاه و رئیس مرکز آموزشی و فرهنگی سمای دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرمآباد گفت: «این المپیاد در دو بخش شمال و جنوب به میزبانی گیلان و لرستان برگزار میشد. سلامتی جسم و روح، زمینه تحصیل و تهذیب نفس را فراهم میکند.» حجتالاسلام والمسلمین قدرتی، مسئول نهاد نمایندگی ولیفقیه در دانشگاه آزاد اسلامی خرمآباد نیز در این مراسم گفت: «برای یک ورزشکار، ایمان به خدا و غلبه بر نفس لازم است و اگر ورزشکار به درجهای از شهرت و مقام رسید، نباید خدا را فراموش کند و تحتتاثیر هوای نفس قرار گیرد و همه چیز باید ختم به ایمان، پروردگار و قرب الهی شود.» وحید امیری، بازیکن تیم ملی فوتبال ایران که میهمان ویژه این مراسم بود، رمز موفقیت خود را توکل به خدا و ائمه(ع)، تلاش و دعای خیر پدر و مادر دانست. او گفت: «امروز پس از سالها به جایی که به آن تعلق دارم، بازگشتم و از اینکه در میان شما عزیزان، دانشآموزان و استادان حضور دارم، خوشحالم.» زهرا فتحاللهی، مدیر تربیتبدنی سما هم به تیمهای شرکتکننده در المپیاد این نوید را داد که در صورت امکان مسابقهای را بین تیمهای اول منطقه شمال و جنوب ترتیب خواهد داد. اهدای لوح یادبود از سوی سیامک بهاروند، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی خرمآباد، شاکرمی، رئیس مرکز آموزشی فرهنگی سمای خرمآباد و فتحاللهی، مدیر تربیتبدنی سازمان سما به وحید امیری ملیپوش فوتبال خرمآبادی بخش دیگری از این مراسم بود. رژه تیمهای شرکتکننده در این مسابقات شامل اصفهان(نجفآباد)، خوزستان، کرمانشاه، مرکزی، فارس و لرستان بخش پایانی این مراسم بود.
پیشرفت در صنعت داروسازی با رشته شیمی گیاهی
واحد بجنورد: مدیرگروه رشته شیمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد گفت: «بهعنوان تنها دانشگاه دارای مقطع تحصیلات تکمیلی رشته شیمی در استان خراسان شمالی پذیرای علاقهمندان به تحصیل در این رشتهها هستیم.» سیدمهدی سعادتی در گفتوگویی با «آنا» اظهار کرد: «رشته فیتوشیمی یا شیمی گیاهی که در حقیقت ازجمله رشتههای میانرشتهای و تلفیقی از علوم شیمی و گیاهشناسی است، به بررسی خواص شیمیایی و دارویی گیاهان مختلف میپردازد و از آنجا که فیتوشیمی در سالیان متمادی با شیمی گیاهان دارویی ارتباط داشته و در قرون مختلف، بسیاری از ترکیبات گیاهی نقشی اساسی در صنایع داروسازی داشتهو ایده اولیه در ساخت داروها را در ذهن محققان ایجاد کردهاند، نقش بسزایی در پیشرفت صنعت داروسازی دارد.» او خاطرنشان کرد: «اگر یک شیمیدان آلی تفکر و فرمول ساخت یک ماده شیمیایی را طراحی میکند، یک فیتوشیمیدان ترکیبات شیمیایی گیاهان را مطالعه و بررسی میکند و در حقیقت متخصص فیتوشیمی قادر است نسبت به استخراج، خالصسازی، شناسایی، نیمهسنتز و اندازهگیری ترکیبات موثر گیاهان دارویی در مقیاس آزمایشگاهی و صنعتی اقدام کرده و عضو موثری در گروههای تحقیقاتی شیمی دارویی در مراکز تحقیقاتی و شرکتهای داروسازی باشد، بنابراین فیتوشیمیدانها باید علوم مختلف در حوزه شیمی را با مبحث مربوط به گیاهان جمع کنند.» او افزود: «یکی از مزیتهای استفاده از گیاهان برای تولید دارو، ارزان و طبیعی بودن آنهاست. گاهی یک گیاه، ترکیب پیچیدهای را بهراحتی و فقط با استفاده از نور، آب و هوا سنتز میکند که سنتز آن در محیط آزمایشگاهی بسیار طاقتفرسا خواهد بود. این مزیت عمده داروهای گیاهی است که منجر به ایجاد شاخههای فیتوشیمی و فارماکوگنوزی در دانشگاههای دنیا شده است.»
اولویت پرسپولیس و استقلال در امر نقل و انتقال کدام است؟
سرمایهگذاری یا سرمایهداری؟
تعداد بازدید : 6
فوتبال یک جریان سیال و ساری است. هم سیر میکند و هم سرایت دارد. هم جریانساز است و هم در تمام تار و پود جامعه جاری میشود. تاثیر میگذارد و تاثیر هم میگیرد. به همان اندازهای که نقل و انتقالات در آن نقش اساسی دارد، به همان میزان نیز برای رقابت در عرصه جهانی باید ثبات داشت. باید قوانین و قواعد رقابت را بلد بود. باید آگاهی و ارتباط را در شرایط یکسان و همسان با شرایط روز بهکار بست. فوتبال دیگر یک بازی معمولی در میان میدان نیست. خارج از آن باید قوانین فوتبال را بلد باشی. سرمایهگذاری یک وجه کار مدیریت فوتبالی ولی سرمایهداری اصل جریان فوتبال است، اینکه چگونه از سرمایههایت حفاظت کنی و به همین سادگی آنها را از دست ندهی؛ مقولهای که متاسفانه دو تیم استقلال و پرسپولیس بهراحتی دچارش هستند. هرچند برخیها اعتقاد دارند که استقلال بیشتر از پرسپولیس از این ناحیه آسیب دیده اما اسناد و شواهد بر این موضوع حاکم است که هر دو تیم به یک اندازه در این زمینه متضرر شدهاند. حالا فرقی هم نمیکند که چند ستاره از دست دادهاند اما مهمترین دغدغه و مشکل هر دو تیم نداشتن جایگزین ستارههای از دست رفته است که در صورت جبران نیز هزینههای گزافی روی دست آنها میگذارد.
یکی از آفتهای جام جهانی که بعد از برگزاری آن بروز میکند همین است. اینکه بهترین بازیکنها طرفدار پیدا میکنند و پیشنهادهای خارجی هم آنها را وسوسه کرده و به جداییشان از تیم داخلی منجر میشود. حالا پس از حضور موفقیتآمیز تیم ملی در جامجهانی روسیه، مشخص شده که تاثیر این حضور تا چه اندازه بوده و جدا شدن ستارهها از تیمهایشان چقدر تبعات مثبت و منفی در پی داشته است. استقلال در فصل نقل و انتقالات جدید، ابتدا با هیاهوی زیاد به جذب بازیکن اقدام و اعلام کرد دستش برای فصل آینده پر است. اما بهزودی معلوم شد که بازیکنان جدید، یا از نظر شفر بهدردخور نیستند و دفع شدهاند و یا از نظر پزشکی مشکلاتی دارند که نمیتوانند به این زودیها دست تیم را بگیرند. مشکل بزرگتر این بود که بازیکنان کلیدی خود را از دست دادند که تازهواردها بههیچوجه نمیتوانند جای آنها را پر کنند. البته مشکل این تیم به همین جا ختم نمیشود. هنوز تمدید قرارداد مامهتیام امضا نشده و بدتر از آن شنیده میشود که جباروف هم با سپاهان صحبتهای اولیه را انجام داده و به احتمال زیاد با اصفهانیها به توافق برسد. این نشان میدهد که وضعیت این تیم چقدر حاد است و در صورت ادامه چنین روندی، باشگاه با تغییرات مدیریتی هم روبهرو شود. چون نتوانسته از عهده مسئولیتها بر بیاید و مدیر توانمندی نیاز است تا برای همه این مشکلات تدبیر کند. پرسپولیس هم به همان میزان امیدهایش برای نگهداشتن ستارههایش بدل به یاس شده است.
استقلال تهران تا قبل از شروع جام جهانی، امید نورافکن را راهی بلژیک کرد. این مقدمهای بود برای سایر پدیدههای این تیم که قرار است اتفاقی مشابه برای آنها هم بیفتد. این در حالی است که مدیران باشگاه آن را حس نکرده بودند. همین شد که پس از بازگشت تیم ملی به ایران، سیل پیشنهادها بهسوی آنها سرازیر شد و بیشترین پیشنهاد هم برای بازیکنان دو تیم سرخابی بود. استقلال، امید ابراهیمی و سیدمجید حسینی و پرسپولیس هم علیرضا بیرانوند و وحید امیری را از دست دادند. ضمن اینکه پیش از این نیز احمدزاده و صادق محرمی از پرسپولیس جدا شده بودند. هر چند پرسپولیس توانست سروش رفیعی را جذب کند که البته تا شروع نیم فصل دوم لیگ نمیتواند از او استفاده کند. با این حال بهتر از وضعیت تازهواردهای استقلال است. ضمن اینکه پرسپولیس زودتر از رقیبش تمرینات را شروع و اردوی تدارکاتی هم برگزار کرده که این وضعیت، سرخپوشان را آماهتر وارد مسابقات خواهد کرد. علیرضا بیرانوند هماکنون در ترکیه است و باب مذاکره را با باشگاه فنرباغچه آغاز کرده است. با اینکه هنوز از نحوه قرارداد بیرانوند با این تیم ترکیهای خبری درز نکرده، اما بهنظر میرسد که دروازهبان تیم ملی کشورمان موافقت خود را با این انتقال اعلام کند. ظاهرا پیشنهاد وسوسه کننده فنرباغچه ترکیه و پیشنهاد مالی بسیار خوب این باشگاه به بیرانوند، وی را در دوراهی انتخاب قرار داده است. پیشنهاد دو تا سه میلیون یورویی فنرباغچه چیزی نیست که کسی بتواند به همین راحتی از آن بگذرد و بیرانوند نیز از این قاعده مستثنی نیست. وحید امیری که قراردادش با پرسپولیس به اتمام رسیده، دیگر بازیکن قرمز پوشی است که قصد جدایی از این تیم را دارد. امیری هم از ترکیه و البته قطر پیشنهاد جدی دارد و دوست دارد در این سالهای پایانی بازیگریاش حداقل از نظر مالی منتفع شود. ناراحتی هواداران پرسپولیس و انتقاد از باشگاه نیز نتوانسته مانع رفتن امیری شود، اما صحبتهای جالب جعفر کاشانی، رئیس هیات مدیره باشگاه پرسپولیس درخصوص جدایی این دو بازیکن نیز شنیدنی است که گفت: «امیری بازیکن بزرگ و با اخلاقی است که ما واقعا به حضور او نیاز داریم، اما اگر موقعیتی پیش بیاید که به خارج از کشور برود، باعث افتخار ما و پرسپولیس میشود. واقعا اگر امیری بخواهد به تیمی برود که باعث افتخار پرسپولیس شود من ناراحت نمیشوم.» او در مورد بیرانوند نیز اظهار کرد: «بیرانوند با باشگاه قرارداد دارد. این مسالهای طبیعی است که تیمهای خارجی بازیکنان پرسپولیس را بخواهند. باعث افتخار ماست که بیرانوند در تیمهای بزرگ دنیا بازی کند، چون یکی از منابع درآمد باشگاه، ترانسفر بازیکنان به تیمهای خارجی است. وقتی بازیکنی از پرسپولیس به تیمهای خارجی برود نام پرسپولیس در فوتبال جهان زنده میشود.» اصل حرف ما هم در این نکته نهفته است: «یکی از منابع درآمد باشگاه ترانسفر بازیکنان به تیمهای خارجی است، اما با توجه به نحوه بستن قراردادهای غیرحرفهای باشگاههای ایرانی، درآمدی هم برای آنها حاصل نمیشود. چون زمانی این اتفاق میافتد که بازیکن با باشگاه قرارداد داشته باشد. در حالی که خود آقای کاشانی میگوید وحید امیری قراردادش با باشگاه تمام شده و این موضوع نشان میدهد که امیری توسط اشخاص دیگری به خارج از کشور منتقل میشود و باشگاه پرسپولیس در این زمینه منتفع نخواهد شد. همین رفتار و عملکرد در باشگاه استقلال هم صدق پیدا میکند. امید ابراهیمی قراردادش با استقلال تمام شده و او از طریق دیگری خارج از باشگاه به قطر رفته و طبیعی است که هیچگونه حق و حقوقی در این باره نصیب استقلال نشود. حالا بماند اینکه در مورد مجید حسینی هم همین موضوع مطرح است و در صورت واقعیت داشتن باید آن را یک فاجعه مدیریتی قلمداد کرد. به هر حال نقل و انتقال بازیکن امری طبیعی است و در همه نقاط دنیا اتفاق میافتد اما نحوه انتقال و اینکه از انتقال بازیکن باید باشگاه پرورش دهنده هم درآمدی کسب کند مساله مورد نظر ما و همه کارشناسان و حتی هواداران نیز هست. حالا چرا در ایران و باشگاههای بزرگی مثل استقلال و پرسپولیس این اتفاق کمتر میافتد و یا اصلا اتفاق نمیافتد باید علت آن را در نوع مدیریت آنها و افراد مرتبط با امر نقل و انتقالات باشگاهها دانست.» |
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|